نوشته شده توسط : مجله دلتا

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در خصوص جدایی یا طلاق زن و مرد ممکن است مطرح شود این است که حضانت فرزند بر عهده کیست؟

حضانت بعد از سن قانونی

پس از جدایی والدین از یکدیگر فرزندان تا زمانی که خود قدرت انتخاب ندارند و یا سن آن‌ها رسمیت قانونی نداشته باشد بنابر نظر دادگاه می‌بایست تحت حضانت یکی از والدین قرار بگیرد. این مورد می‌تواند با توجه به شرایط متغیر باشد؛ اما زمانی که فرزندان خودشان توانایی تصمیم گیری درباره چگونگی ادامه زندگی خود داشته باشند دادگاه و قانون این حق را به آن‌ها خواهد داد که خودشان انتخاب کنند، که می‌خواهد برای ادامه زندگی تحت حضانت چه کسی باشند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی حضانت فرزند بعد از سن قانونی می‌پردازیم.

حضانت تا چه سنی می‌تواند وجود داشته باشد؟

حضانت به معنای نگهداری فرزند تا هر زمان که او به سنی برسد که توانایی زندگی بدون حمایت دیگران داشته باشد و نیازهای روحی و روانی روانی او در کنار آن فردی که حضانت او را برعهده دارد برطرف شود. اگر نیاز به تعیین کسی که حضانت فرزند می‌بایست برعهده داشته باشد قبل از سن هفت سالگی وجود داشته باشد؛ در هرصورت، به جز در مواردی که می‌توان با توسل به آن‌ها حق حضانت را سلب کرد، فارغ از جنسیت فرزندان بر عهده مادر خواهد بود. پس از این سن تا سن ۹ سالگی حق حضانت فرزند دختر بر عهده پدر و فرزند پسر نیز تا سن ۱۵ سالگی برعهده کسی خواهد بود که خود فرزند انتخاب کند. این مورد تعیین حضانت فرزندان تنها در شرایط طلاق و جدایی رخ نخواهد داد در شرایط مختلفی ممکن است که والدین در کتار یکدیگر زندگی نکنند که در آن شرایط این مورد می‌تواند مورد بحث قرار بگیرد.

حضانت بعد از سن قانونی

حضانت فرزند بعد از سن قانونی

در مسائل دینی سن قانونی سنی به حساب می‎‌آید که به صورت کلی سن بلوغ بوده و این سن از سن مورد تایید که هجده سال است؛ کمتر است، بنابراین با استناد به ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی و هم چنین رای وحدت رویه در هیات عمومی دیوان عالی کشور، هنگامی که کودک به سنی که بر اساس شرع بالغ به حساب می‌آید رسیده باشد؛ می‌تواند از آن سن به صورت قانونی برای انتخاب و تعیین حضانت خود استفاده کند پس از ۹ سال قمری برای دختران و پس از ۱۵ سال قمری برای فرزندان پسر این حق به آن‌ها داده خواهد شد تا تصمیم بگیرند با چه کسی به زندگی خود ادامه دهند. این انتخاب می‌تواند بین یکی از والدین آن‌ها باشد یا تصمیم برای ادامه زندگی با یکی از اجداد در صورت امکان باشد. رسیدن فرزندان به سنی که خودشان می‌توانند انتخاب کنند که با چه کسی زندگی کنند؛ منافاتی با ملاقات طرف دیگر ذی نفع در حضانت آن‌ها ندارد و می‌توان با ارائه درخواست برای ملاقات آن‌ها به دادگاه و اعلام شرایط مورد نظر برای ملاقات این حق را طلب کند و این سن و قدرت تصمیم گیری فرزندان، نمی‌تواند مانع از داشتن این حق آنان باشد. دادگاه نیز با توجه به مصلحت کودک هم‌چنان حکم و نظر خود را درباره این کار اعلام خواهد داشت.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر حضانت فرزند قبل از طلاق را مطالعه کنید.

 

همچنین بخوانید:

حضانت دائم فرزند

می‌توان در ازای حضانت دائم فرزند، مهریه را بخشید؟

در چه صورت بعد از طلاق به زن نفقه تعلق می‌گیرد؟

در صورت پرداخت نکردن نفقه زن حق طلاق دارد؟

شرایط تملک نصف دارایی مرد پس از طلاق چگونه است؟

 

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد  



:: برچسب‌ها: مجله دلتا , مجله حقوقی دلتا , طلاق , حضانت , فرزند ,
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 30 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا

زن تحت شرایطی خاص می‌تواند به منظور جدایی از همسر خود تقاضا طلاق داشته باشد.

شرایط طلاق از طرف زن

شاید یکی از سخت‌ترین پرونده‌های حقوقی در دعاوی خانوادگی طلاق از طرف زن باشد چرا که بر اساس قانون حق طلاق به مرد اختصاص دارد. بنابراین، تحقق این امر و نیز ارائه دلایل قانع کننده به دادگاه برای به نتیجه رساندن پرونده کمی دشوار است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی طلاق از طرف زن و شرایط آن می‌پردازیم.

طلاق از طرف زن چیست؟

هر یک از زوجین در شرایطی که نتوانند به زندگی مشترک خود ادامه دهند می‌توانند تقاضا طلاق داشته باشند. حق طلاق در قانون به مرد داده شده است و او هر گاه که اراده کند به رغم مخالفت زوجه می‌تواند او را طلاق بدهد، با این حال این حق به زن نیز داده شده است تا درخواست طلاق داشته باشد و در این زمینه ادله خود را به دادگاه ارائه کند هرچند برای گرفتن طلاق بدون رضایت شوهر راهی سخت و دشوار در پیش دارد. یکی از دلایلی که سبب می‌شود تا زن از ادامه زندگی منصرف شده و قصد جدایی از همسر خود را داشته باشد عسر و حرج او است که می‌تواند به استناد ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی به عنوان یکی از شرایط طلاق ز طرف زن مطرح کند. 

شرایط طلاق از طرف زن

مصادیق عسر و حرج زن کدام است؟

مصادیق عسر و حرج عبارت‌اند از:

  • ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه
  • اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر یا ابتلای وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است
  • محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر
  • ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
  • ابتلاء زوج به بیماری‌های صعب العلاج روانی که زندگی مشترک را مختل نماید.
  • علاوه بر این، دادگاه ها این حق را خواهند داشت که هر کارى که انجام دادنش براى زوجه سخت و غیرقابل تحمل باشد را از مصادیق عسر و حرج در نظر گرفته و او را مطلقه کند.

آیا در طلاق از طرف زن مهریه به زوجه تعلق می‌گیرد؟

در طلاق از طرف زن، اگر مرد در خصوص طلاق مخالفت کند و زن از طریق اثبات عسر و حرج یا اثبات یکی از موارد دوازده گانه شروط ضمن عقد نکاح (در صورت امضا کردن زوج) حکم طلاق اخذ کند، علاوه بر طلاق مهریه را هم می‌تواند مطالبه کند.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر طلاق از طرف مرد به چه صورت است؟ را مطالعه کنید.

همچنین بخوانید:

طلاق در دوران عقد و نکاتی که باید بدانید!

پس گرفتن طلا بعد از طلاق

با ازدواج مجدد زن مهریه قطع می‌شود؟

در چه صورت بعد از طلاق به زن نفقه تعلق می‌گیرد؟

حضانت فرزند قبل از طلاق

 

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید



:: برچسب‌ها: مجله دلتا , مجله حقوقی , طلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا

قانونگذار دو نوع ضمانت‌اجرای حقوقی و ضمانت‌اجرای کیفری برای عدم پرداخت نفقه مقرر کرده است.

پرداخت نکردن نفقه

به محض اینکه زن و مردی اقدام به عقد نکاح با هم کردند، قانونگذار آثاری را بر این رابطه زوجیت بار می‌کند؛ یعنی آنکه زن و شوهر هر کدام از حقوقی برخوردار می‌شوند. یکی از این حقوق، حق نفقه‌ای است که به زن تعلق می‌گیرد. الزام مرد به پرداخت نفقه زن به اندازه‌ای مهم و ضروری است که قانونگذار در صورت انجام آن ضمانت اجرای حقوقی و کیفری پیش‌بینی کرده است، اما در برخی از شرایط زن می‌تواند به علت عدم پرداخت نفقه از شوهر تقاضا طلاق هم بکند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی طلاق به علت پرداخت نکردن نفقه می‌پردازیم.

نفقه زن

بر اساس ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی، در عقد دائم نفقه زن بر عهده شوهر است؛ بنابراین  قانون مدنی وظیفه پرداخت نفقه زن را بر عهده شوهر قرار داده است؛ در واقع، در عقد دائم مرد مکلف به تامین معاش همسر خود است. انجام این تکلیف از دید قانونگذار به اندازه‌ای مهم هست که برای عدم انجام آن ضمانت‌اجراهایی را هم تعیین کرده است. بر اساس ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی نیز نفقه زن شامل تمام نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، نان، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی، بهداشتی و خادم است. زن در صورتی حق دریافت نفقه از جانب شوهر خود را دارد که از همسر خود تمکین کرده باشد؛ بنابراین، حق زن بابت نفقه با عدم تمکین از سوی زن از بین خواهد رفت.

پرداخت نکردن نفقه

طلاق به علت پرداخت نکردن نفقه

در قانون مدنی، ماده ۱۱۲۹ در خصوص استنکاف شوهر یا عجز از پرداخت نفقه تدوین شده است. بر اساس این ماده در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرا حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می‌تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند و دادگاه شوهر را اجبار به طلاق می‌کند. بر این اساس، طلاق به علت عدم پرداخت نفقه زن پیش‌بینی شده است؛ بنابراین در صورتی که مرد نفقه همسر خود را ندهد و زن با مراجعه به دادگاه حکم انفاق به سود خود را بگیرد و با وجود صدور اجراییه علیه شوهر، مرد نتواند نفقه دهد یا از پرداخت آن خودداری کند، زن می‌تواند به لحاظ عدم پرداخت نفقه، تقاضا طلاق کند. در این حالت، قاضی به جای شوهر اقدام به طلاق و امضا سند طلاق خواهد کرد. براساس قانون حمایت از خانواده ۹۱ مراکز مشاوره خانواده در سراسر کشور ایجاد شده و متقاضیان طلاق باید قبل از هر اقدامی ابتدا مشخصات خود را در سامانه تصمیم طلاق ثبت کرده و اقدام به اخذ نوبت مشاوره کنند. در واقع قاضی بعد از اتمام جلسات مشاوره اقدام به رسیدگی به پرونده و صدور رای می‌کند.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر به چه زنانی نفقه تعلق نمی‌گیرد؟ را مطالعه کنید.

همچنین بخوانید:

در چه صورت بعد از طلاق به زن نفقه تعلق می‌گیرد؟

طلاق از طرف مرد به چه صورت است؟

پیگیری دادخواست طلاق در سامانه ثنا

الزامی به پرداخت نفقه در عقد موقت وجود دارد؟

نفقه از چه زمانی به زن تعلق می‌گیرد؟

 

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید



:: برچسب‌ها: مجله دلتا , مجله حقوقی , نفقه , طلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 17 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا

در طلاق رجعی به جهت امکان رجوع مرد، در مدت عده، نفقه به زن تعلق می‌گیرد. در طلاق بائن به جهت آنکه مرد یا زوج پس از جاری شدن صیغه طلاق حق رجوع ندارد، نفقه‌ای به زن تعلق نمی‌گیرد.

حق نفقه بعد از طلاق

یکی از مهم‌ترین حقوقی که زنان مشمول آن می‌شوند عبارت است از حق نفقه. مرد همواره در دوران زندگی خویش مکلف است که نفقه فرزندان و همسر خویش را بپردازد. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی حق نفقه بعد از طلاق می‌پردازیم.

انواع طلاق

طلاق رجعی: طلاق رجعی طلاقی است که در آن شوهر در زمان عده (زمانی که بعد طلاق تعیین می‌شود و زن نمی‌تواند در آن مدت مجددا ازدواج کند) حق بازگشت و رجوع به همسر خود را داشته و بدون انعقاد نکاح مجدد از حین رجوع، مجددا رابطه زوجیت برقرار می‌شود. باید در نظر داشت که رجوع الزاما نزدیکی نیست و هر فعل و بیانی که مبتنی بر رجوع باشد، کفایت می‌کند.

طلاق بائن: طلاق بائن عبارت است از طلاقی که مرد پس از طلاق، امکان رجوع و بازگشت به زن را ندارد و از این رو که همواره تکلیف در مقابل حق قرار دارد، چون مرد حق بازگشت به زوجه خود را ندارد، تکلیفی نیز در برابر همسر سابقش نیز ندارد و از نمونه‌های طلاق بائن، می‌توان به طلاق توافقی اشاره کرد.

تمکین و نفقه

حق نفقه از مهم‌ترین حقوقی است که زن از آن بهره‌مند می‌شوند. نفقه زوجه طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی مرد موظف بر برطرف کردن تمامی نیازهای متناسب و متعارف (بدین معنا که نیاز زنی که در خانواده ثروتمند زندگی کرده است با زنی که در روستا زندگی کرده است بی‌شک متفاوت است) نیازهای زن از قبیل مسکن، اثاث منزل، هزینه‌های درمانی و بهداشتی، خادم، البسه و غیره است. همچنین ملاک پرداخت نفقه به زن، وضعیت مالی مرد نیست و در تمامی حالات مرد باید به نسبت نیازهای متعارف و متناسب زن، وی را تامین کند. نفقه در هر سال بر حسب نرخ شاخص تورم بانک مرکزی و میزانی است که توسط کارشناسان قوه قضاییه تعیین می‌شود و در این راستا باید که وضعیت خاص زن را نیز مد نظر داشت.

حق نفقه بعد از طلاق

حق نفقه بعد از طلاق

در صورتی که طلاق و متارکه به صورت طلاق رجعی (طلاقی که مرد در زمان عده حق رجوع دارد، نه طلاق بائن) باشد، زن حق دارد که تا پایان عده طلاق (سه ماه و ۱۰ روز پس از ثبت طلاق)، در منزل شوهر خویش سکنی گزیند و در این شرایط، مرد ملزم به پرداخت نفقه است و این امر تا پایان مدت عده ادامه خواهد داشت. البته نکته حائز اهمیت آن است که مورد مذکور در صورتی است که طلاق طرفین به جهت نشوز زن نبوده باشد چرا که در این صورت زن مستحق نفقه نخواهد بود و بنابراین عدم تمکین و عدم انجام وظایف زوجیت حق دریافت نفقه را از بین می‌برد و باعث سقوط آن می‌شود. اما نفقه در طلاق بائن بی‌معنی است زیرا در آن عده ای وجود ندارد که در آن مدت زن، همچنان همسر مرد محسوب می‌شود.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر به چه زنانی نفقه تعلق نمی‌گیرد؟ را مطالعه کنید.

 

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید



:: برچسب‌ها: مجله دلتا , مجله حقوقی , نفقه , طلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 15 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا

مهریه همزمان با انعقاد ازدواج در سند رسمی سند ازدواج ثبت می‌شود. از مهم‌ترین ویژگی‌های این سند رسمی آن است که لازم الاجرا است.

مهریه در صورت خیانت زن

عقد ازدواج در میان سایر عقود از اهمیت ویژه ای نزد قانونگذار برخوردار است به این دلیل که اساس یک رابطه مشترک دائم و موقت را با تعهدات مالی و غیرمالی شکل می‌دهد. که به موجب آن مادامی که عقد ازدواج منعقد شود و مهریه حال باشد، زن می‌تواند مهریه خود را از شوهرش مطالبه کند و این حق مالی برای زن و تعهد مالی برای مرد است اما نه بصورت اساس رابطه زوجیت بلکه مهریه تعهد تبعی است. هنگام اجرای صیغه نکاح، زوج، مال معین یا چیزی که قائم‌ مقام مال باشد را بر ذمه خود قرار می‌دهد که در صورت عندالمطالبه بودن و مطالبه زن، مکلف است آن را بپردازد. مهریه ممکن است عندالمطالبه باشد یا عندالاستطاعه. در هر صورت مرد موظف به پرداخت مهریه همسرش است مگر در شرایط خاص فسخ نکاح که به زن مهریه تعلق نمی‌گیرد. اصولا پرداخت مهریه تکلیف مرد است و یکی از استثنائات عدم پرداخت مهریه این است که اگر بین زن و مرد نکاح برقرار شود منتها رابطه زناشویی شکل نگیرد در اینصورت زن می‌تواند نصف مهریه را مطالبه کند و تمام مهریه به او تعلق نمی‌گیرد. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی تعلق مهریه در صورت خیانت زن می‌پردازیم.

مهریه در صورت خیانت زن

تعلق مهریه در صورت خیانت زن

خیانت زن چه در حد رابطه نامشروع مادون زنا باشد و چه زنا و حتی اگر زنا محصنه باشد باز نافی مهریه او نخواهد بود. در هرصورت زن می‌تواند مهریه خود را مطالبه کند و بگیرد. گاهی مشاهده شده که صرف این که یک خانم متاهل با یک آقا دیگر مکالمه داشته شوهرش شکایت رابطه نامشروع کرده و اعلام کرده مهریه به او نمی‌پردازم. این ادعا هیچ سند و دلیل حقوقی ندارد. هیچ مردی نمی‌تواند به ادعای این که همسر من خیانت کرده و رابطه نامشروع داشته از پرداخت مهریه خودداری کند. اگر زن مرتکب زنا محصنه شود یعنی درحالی که همسر قانونی دارد و با او امکان رابطه جنسی متعارف دارد با مرد دیگری رابطه جنسی برقرار کند و چهار شاهد عادل نیز شهادت دهند که این اتفاق افتاده است این خانم ممکن است به جرم زنای محصنه اعدام شود منتها مهریه او ساقط نخواهد شد.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر بعد از عقد می‌توان مهریه را تغییر داد؟ را مطالعه کنید.

 

 

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید



:: برچسب‌ها: مجله دلتا , مجله حقوقی , طلاق , مهریه , خیانت ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 15 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا

به موجب ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج لحاظ کنند.

تملک نصف دارایی مرد

طبق بند الف شرایط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج، چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضا طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، زوج مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با زوجه به دست آورده یا معادل آن را، بصورت بلاعوض به زوجه منتقل کند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی تملک نصف دارایی مرد بعد طلاق می‌پردازیم.

شرایط تملک نصف دارایی مرد بعد طلاق

  • طلاق واقع شود: اجرای این شرط برخلاف سایر شروط، صرفا منوط به واقعه طلاق است و بدون وقوع آن قابل اجرا نیست و امکان الزام شوهر برای اجرای شرط قبل از درخواست طلاق ناشی از درخواست وی وجود ندارد.
  • زوج، خواهان طلاق باشد: یکی از شرایط تحقق شرط تنصیف دارایی این است که زوج بخواهد زوجه را طلاق دهد و وی ارائه کننده دادخواست طلاق باشد و نه اینکه زوجه خواهان طلاق باشد. طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشویی یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، چنانچه سوءرفتار و سوءاخلاق زوجه علت زوج باشد با اثبات آن، شرط تنصیف دارایی تحقق نمی‌یابد. مثلاً هرگاه زوج، نشوز و عدم تمکین زوجه را اثبات کند، این شرط برای زوجه قابل استفاده نخواهد بود.
  • ملاک تا نصف اموال یا معادل آن است: در این شرط عبارت تا نصف دارایی یا معادل آن ذکر شده که این میزان می‌تواند از پایین‌ترین درصد اموال زوج تا سقف پنجاه درصد آن تلقی شود که تعیین آن به نظر دادگاه بستگی دارد.

تملک نصف دارایی مرد

  • دارایی حاصل زندگی زناشویی با زوجه باشد: یکی دیگر از شرایط تحقق شرط مذکور حصول دارایی زوج، در زمان زندگی زناشویی با زوجه است، بنابراین به اموالی که زوج پیش از ایام زناشویی داشته (نه از تاریخ عقد) و اموال موروثی سرایت پیدا نمی‌کند، زیرا به مال ناشی از ارث اموال به دست آورده در زمان زناشویی اطلاق نمی‌شود.
  • دارایی در حین طلاق موجود باشد: موجود بودن اموال حین طلاق شرط لازم برای اجرای این شرط است، بنابراین شامل اموال از بین رفته اعم از تلف یا مفقود شده، نمی‌شود. همچنین آنچه موضوع شرط است، دارایی زوج است، پس باید دیون زوج نیز مدنظر قرار گیرد.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر در چه صورت بعد از طلاق به زن نفقه تعلق می‌گیرد؟ را مطالعه کنید.

 

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید



:: برچسب‌ها: مجله دلتا , مجله حقوقی , دارایی , طلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 36
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 15 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا

وجود رابطه سببیت میان زن و شوهر سبب می‌شود که به هر یک از آن‌ها پس از فوت دیگری ارث تعلق بگیرد.

ارث زن پس از طلاق

بر اساس قانون مدنی، هر یک از زوجین اعم از زن و مرد می‌توانند در صورت فوت، از ارث دیگری برخوردار بشوند که این رابطه توارث میان زوجین به علاوه میزان سهم الارث هر یک از زوج و زوجه در قانون به صورت دقیق مشخص شده است. با این وجود، در مواردی ممکن است که زن و شوهر طلاق گرفته و از هم جدا شده باشند و سپس شوهر فوت کند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی شرایط ارث بردن زن پس از طلاق می‌پردازیم.

سهم ارث زن از شوهر

احکام مربوط به ارث بردن زن از شوهر در قانون مدنی با عنایت به قواعد فقهی به صورت دقیق تنظیم شده است . به عنوان مثال می‌توان به ماده ۸۶۴ قانون مدنی اشاره کرد که بر اساس آن، از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می‌برند، هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشند. همچنین، بر اساس ماده ۹۴۰ قانون مدنی ، زن و مرد در صورتی از هم ارث می‌برند که رابطه زوجیت میان آن‌ها از نوع ازدواج دائم بوده باشد؛ نه ازدواج موقت.

ارث زن پس از طلاق

شرایط ارث بردن زن پس از طلاق

بنا به ماده ۹۴۳ قانون مدنی، شرایط ارث بردن زن بعد از جدایی مشخص شده است. بر اساس ماده مذکور: اگر شوهر، زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند، هر یک از آن‌ها که قبل از انقضای عده بمیرد، دیگری از او ارث می‌برد، بنابراین اگر فوت یکی ‌از آن‌ها بعد از انقضای عده بوده و یا طلاق بائن باشد، از یکدیگر ارث نمی برند. طلاق میان زوجین یا از نوع طلاق بائن است که مرد و زن پس از طلاق به صورت کامل از هم جدا شده و امکان رجوع از طلاق وجود ندارد و یا اینکه طلاق رجعی است که بر اساس آن، مرد می‌تواند در مدت عده طلاق رجعی به زن رجوع کند و بدون نیاز به خواندن عقد ازدواج مجدد، زندگی کنند. خانمی که با طلاق رجعی از همسرش جدا شده است، در حکم زوجه است و از حقوقی که برای زوجه در قانون مدنی مقرر شده است برخوردار خواهد بود که ارث بردن، یکی از آن‌ها است. به عبارت دیگر، در شرایطی که زن و شوهر با طلاق رجعی از هم جدا شده باشند و شوهر در طول مدت عده طلاق رجعی (سه طهر پس از طلاق) فوت کرده باشد، زن می‌تواند از ارث وی برخوردار باشد.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر جنین در چه شرایطی ارث می‌برد؟ را مطالعه کنید.



:: برچسب‌ها: مجله دلتا , مجله حقوقی , طلاق , ارث ,
:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا

ازدواج دختر، حتی اگر به سن بلوغ  رسیده باشد، منوط به اجازه پدر یا جد پدری او است و هرگاه پدر یا جد پدری  بدون دلیل موجه از دادن اجازه خودداری کند، اجازه پدر ساقط شده و در این  صورت دختر می‎تواند پس از اخذ اجازه از دادگاه به دفتر ازدواج مراجعه و  نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند.

ازدواج دختر

  

ازدواج یکی از مقدس‎ترین و زیباترین  رویدادی زندگی هر کسی است. بنابراین اشخاص باید توجه و دقت نظر ویژه ای به  این امر و انتخاب شریک زندگی خویش داشته باشند. گاهی ممکن است دختر و پسر  خواهان ازدواج با یکدیگر باشند اما پدر با ازدواج دختر به دلایلی مخالفت  کند و اجازه ازدواج را به او ندهد، در چنین مواردی دختر می‎تواند با مراجعه  به دادگاه اجازه ازدواج خود با دیگری را تحت شرایطی دریافت کند.با  مجله دلتا همراه باشید.

ازدواج دختر

 ازدواج دختر و اجازه پدر طبق قانون مدنی

طبق قانون مدنی که مقرر می‎دارد : «ازدواج  دختر باکره، اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، منوط به اجازه پدر یا جد پدری  اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون دلیل موجه از دادن اجازه خودداری کند،  اجازه پدر ساقط شده و در این صورت دختر می‎تواند با معرفی کامل مردی که   قصد ازدواج با او را دارد و شرایط آن نیز فراهم است، پس از گرفتن اجازه از  دادگاه به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند.»

بر این اساس، دختری که به سن بلوغ رسیده  هر چند که دیگر تحت ولایت پدر نیست اما در مقوله ازدواج نمی‎تواند به طور  مستقل اقدام کند. به عبارتی هر چند نظر وی در خصوص ازدواج شرط اساسی است و  عقد نکاح بدون رضایت و اراده او واقع نمی‎شود، اما باید اجازه پدر یا جد  پدری را نیز برای ازدواج بگیرد. در این مورد بین ازدواج دائم و موقت تفاوتی  وجود ندارد و در هر دو مورد نیاز به اجازه پدر برای ازدواج وجود دارد.  بنابراین اگر پدر در قید حیات باشد اجازه او برای ازدواج لازم است در غیر  این صورت باید از پدربزرگ پدری برای ازدواج اجازه گرفت. در صورتی که پدر یا  پدربزرگ پدری دختر فوت کرده باشند، دختر برای ازدواج مکلف به کسب اجازه از  اشخاص دیگر مانند مادر یا بردار یا عمو… نیست. و اجازه این افراد شرط  ازدواج دختر محسوب نمی‎شود.

چه دخترانی باکره محسوب می‌گردند؟

 اگر بکارت دختر به هر علتی غیر از رابطه  جنسی مانند پرش، ورزش، عمل جراحی و… تغییر کرده باشد وصف باکره از وی سلب  نمی‎شود و همچنین هرگاه دختری ازدواج کرده باشد، ولی بکارت وی باقی باشد  همچنان باکره محسوب می‌شود و ازدواج مجدد او منوط به اجازه پدر یا جد پدری  است. اما اگر بکارت دختری در اثر رابطه جنسی اعم از شرعی یا غیر شرعی از  بین برود در این حالت ولایت پدر یا جد پدری ساقط می‌شود و برای ازدواج نیاز  به اجازه پدر یا جد پدری ندارد.

ازدواج دختر

حدود اختیارات پدر یا جد پدری در ازدواج دختر

ازدواج امری شخصی است و دخالت در ازدواج  کسی که به سن بلوغ و رشد رسیده خلاف اصل است. به همین دلیل قانونگذار حدود و  اختیارات پدر و جد پدری در ازدواج دختر بالغ باکره را در قانون مشخص و  معین کرده است که در ذیل به این اختیارات اشاره شده است :

  1. اگر پدر یا جد پدری فوت کرده باشند دختر مکلف به کسب اجازه از شخص دیگری نیست.
  2. در صورتی که پدر یا پدربزرگ پدری محجور بوده و قیم داشته باشند اجازه قیم آن‌ها برای ازدواج دختر لازم نیست.
  3. پدر یا جد پدری می‌توانند پیش ازدواج  تصمیم خود را تغییر دهند و امری را که اجازه داده اند رد کنند، اما در  صورتی که دختر ازدواج کند دیگر نمی‎توانند از تصمیم خود برگردند و اجازه  خود را ساقط کنند. در این صورت این اجازه دیگر قابل رجوع نیست .
  4. در صورتی که پدر یا جد پدری با ازدواج  دختر مخالف باشند یا درخواست ابطال ازدواج واقع شده را داشته باشند، موظفند  دلایل مستند و مستدل مخالفت خود را ارائه دهند و نمی‌تواند برای مخالفت  خود فقط به اقتدار پدری استناد کنند.

همچنین بخوانید:

چه زمانی مرد می تواند از تحصیل زن جلوگیری کند؟ 

مشکلات مردان برای ازدواج مجدد 



:: برچسب‌ها: ازدواج , خانواده , طلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 71
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مجله دلتا
تدلیس یا فریب دادن می‎تواند دروغ در بیان شغل ، تحصیلات و یا حتی پنهان كردن ازدواج در گذشته باشد كه با آشكار شدن اين حقیقت، شخص فريب‎خورده شكايت خود را تحت عنوان تدلیس در ازدواج به دادگاه ارائه می‎دهد.
تدلیس در ازدواج

گاهی نبود صداقت و راستی در ابتدای زندگی و فریب خوردن یکی از طرف‎های ازدواج می‎تواند مشکلات بسیاری برای زن و شوهر ایجاد کند. در بسیاری موارد اختلافات ناشی از این موضوع آنقدر شدید می‎شود که حتی ممکن است کانون خانواده از هم بپاشد. به گزارش مجله دلتا امروزه فریب در ازدواج حجم وسیعی از پرونده‎های دادگاه خانواده را به خود اختصاص داده است. در ادامه به موضوع تدلیس در ازدواج می‎پردازیم.

شکایت تدلیس

تدلیس یا فریب در ازدواج

هرگونه اقدامی که زن یا مرد یا شخصی ثالث مانند پدر، مادر دختر و پسر یا شخص واسطه انجام دهند، که موجب فریب در امر ازدواج شود طبق قانون جرم محسوب شده و فریب‎دهنده مجازات خواهد شد. تدلیس یا فریب دادن می‎تواند دروغ در بیان شغل ، تحصیلات و یا حتی پنهان کردن ازدواج در گذشته باشد که با آشکار شدن این حقیقت، شخص فریب‎خورده شکایت خود را تحت عنوان تدلیس در ازدواج به دادگاه ارائه می‎دهد. درواقع هر آنچه که در عرف به عنوان امر واهی و دروغ بوده از مصادیق تدلیس است .

چگونگی طرح دعوای تدلیس در دادگاه

طبق قانون دادخواست تدلیس در ازدواج باید به دادگاه خانواده هر شهرستان ارائه شود. در مورد فسخ ازدواج به دو صورت می‌توان طرح دعوا کرد:

  • به محض اطلاع از مواردی که موجب فسخ ازدواج می‎شوند، شخص فریب‎خورده عقد را فسخ کند و با اظهارنامه مراتب را به طرف مقابل اطلاع دهد. در ادامه با تقدیم دادخواست به دادگاه، درخواست حکم دادگاه مبنی بر تایید فسخ را درخواست کند. در این شرایط از تاریخی که شخص ذی‎نفع اظهارنامه را ارسال کرده عقد فسخ‌شده محسوب می‌شود. در این حالت رای دادگاه صرفا نشان‎دهنده این امر است که اعمال حق فسخ در تاریخ مذکور به درستی انجام شده است.
  • بدون فسخ عقد یا تقدیم دادخواست به دادگاه با برشماری مواردی که موجب فسخ ازدواج شده است، صدور حکم بر فسخ عقد را درخواست کند. در این صورت زمانی عقد فسخ می‌شود که رای دادگاه برای فسخ صادر و فسخ قطعی شود؛ اما تا این زمان عقد معتبر و تاثیرگذار و حقوق و تکالیف زن و شوهر نسبت به هم پایدار است. باید به این نکته توجه داشت که می‎توان ضمن دادخواست به تایید فسخ، صدور حکم بر اموری مانند استرداد جهیزیه  و … را مطالبه کرد.

تدلیس

ضمانت اجرای کیفری تدلیس در ازدواج

به موجب قانون چنانچه هر یک از زن و شوهر، دیگری را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می‌شود. علاوه بر مجازات کیفری که قانونگذار تعیین کرده، در صورتی که ازدواج بر مبنای دروغ باشد شخص فریب‎خورده طبق قوانین و مقررات مدنی می‎تواند از فریب‎دهنده یا هر شخص ثالثی که موجبات تدلیس را فراهم کرده است در خواست خسارت کند.

نکته قابل توجه :

با توجه به نظر قانون که مقرر می‎دارد: «هرگاه در یکی از طرف‎ها خصوصیت و شرایط خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد ویژگی مورد نظر بوده، برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد خواهد شد.» می‎توان نتیجه گرفت مورد مذکور از موارد تدلیس در ازدواج است. به عنوان مثال شخصی که ازدواج قبلی خود را به طرف مقابل اعلام نکرده و با سکوت خود باعث شده طرف دیگر از این موضوع بی‎اطلاع باشد، مرتکب فریب و تدلیس در عقد ازدواج شده است.



:: برچسب‌ها: ازدواج , خانواده , طلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 مهر 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 148 صفحه بعد