یکی از رایجترین پروندههای جاری در محاکم حقوقی، پروندههای مربوط به اختلاف در تقسیم ارث، میان وراث است.
از آنجا که در زمینه ارث مواردی برای رسیدن وراث به ارث وجود دارد، مواردی نیز برای منع شدن وراث از ارث موجود است. که به این موانع حاجب میگویند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع موانع ارث بردن میپردازیم.
حجب ارث
یکی از موانع ارث که باعث میشود شخص یا بهطور کلی ارث نبرد یا در صورتی هم که ارثی برد بهطور جزئی باشد حجب ارث است.
اقسام حجب
بهطور کلی اقسام حجب را میتوان به دو نوع حجب حرمانی و حجب نقصانی تقسیم کرد.
حجب حرمانی
در واقع در حجب حرمانی هر شخصی که ارتباط نزدیکتری با میت داشته باشد مانع از ارث بردن شخصی که ارتباط دورتری با میت دارد میشود.
یعنی وارثانی که در درجه اول قرار دارند و شامل پدر و مادر، فرزند، همسر میشوند، مانع از ارث بردن طبقات پایینتر که شامل خواهر و برادر و خاله و عمو و غیره هستند، میشوند. برای مثال حذف شدن برادرزاده از لیست وراث به دلیل وجود خواهر و برادر متوفی است.
حجب نقصانی
در تعریفی ساده در مورد حجب نقصانی میتوان گفت که در واقع به دلیل وجود یک شخص در میان ورثه اشخاص دیگر از مرتبهای بالاتر که حق خوبی در ارث دارند، به مرتبهای پایینتر که حقشان کمتر میشود کاهش پیدا میکنند.
برای مثال میتوان گفت که پدر و مادر میت در حالت خوب و بالا از میت ارث خواهند برد. ولی اگر میت فرزندی داشته باشد، فرزند او باعث میشود تا پدر و مادر میت کمتر از حالت عرف ارث ببرند.
موانع ارث بردن
محجوبین دسته اول
این دسته شامل افرادی میشود که ممکن است بهطور کلی به دلایلی مثل جزو طبقههای فرعی بودن (برادرزاده)، داشتن نسبت دور و غیره از ارث بردن بهطور کامل منع و محروم شوند.
محجوبین دسته دوم
این گروه معمولا بهطور جزئی از ارث بهره میبرند. منع شدن آنها به طور کلی با درصد بسیار کمی صورت میگیرد که شامل پدر و مادر، فرزند، زن و شوهر میشوند.
حجب از رد
اگر بعد از تقسیم کردن اموال بین وارثان مقداری از اموال اضافه آمد، در اینصورت این مقدار از اموال که اضافه آمده است حتما باید بین وارثان که تعیین شده است تقسیم شود. مگر اینکه وراث برای زمانیکه اموال اضافه آمد مانع داشته باشند که در اینصورت ارث به آنها تعلق نمیگیرد.
برای مثال زن بیش از یک چهارم مال را مطلقا نمیتواند به ارث ببرد. شوهر نیز بیش از یک دوم را درصورت وجود وراث نسبی دیگر نمیتواند به ارث ببرد.
مادر نمیتواند بیشتر از یک ششم مال را به ارث ببرد. در برخی موارد هم از حجب رد محروم میشود، البته درصورتیکه حاجب داشته باشد.
در حقوق ایران اموال زن و مرد، دارایی مشترک را تشکیل نمیدهد، بلکه اموال هر یک از زوجین مستقل و جدا از اموال دیگری است.
زن در حقوق ایران از نظر مالی مستقل است. همچنین زن میتواند در اموال خود مانند حقوق دریافتی در صورت شاغل بودن، اموالی که به وی ارث میرسد یا حتی اموالی که شوهرش به وی داده است و بهطور کلی هر مال دیگری غیر از این موارد، مانند جهیزیه خود، بهطور آزادانه تصرف کند. همچنین هرگونه عمل مادی یا حقوقی مانند فروش یا اجاره را نسبت به آن انجام دهد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع دخالت مرد در دارایی زن میپردازیم.
دخالت مرد در دارایی و درآمد همسر
نکتهای که باید به آن اشاره کرد، آن است که توانایی مالی زن و شاغل بودن وی مانع از گرفتن نفقه از شوهر نخواهد بود.
همچنین شوهر حق هیچگونه مداخله در اموال و دارایی زن را ندارد. حتی ریاست مرد بر خانواده نیز چنین اختیاراتی را برایش ایجاد نخواهد کرد.
ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی در این زمینه بیان میکند: زن میتواند بهطور مستقل در دارایی خود هر تصرفی را که میخواهد، انجام دهد.
همچنین علاوهبر آنکه مرد نمیتواند در دارایی زن دخالت کند بلکه طبق حقوق اسلام زن میتواند برای کارهایی که در منزل شوهر و به امر او انجام میدهد، از وی اجرت و حقالزحمه مطالبه کند.
البته اگر زن قصد داشته باشد بهطور رایگان و افتخاری کارهای خانه را انجام دهد، مستحق حقالزحمه یا اجرت نخواهد بود.
از این رو، قانونگذار دادگاه را مکلف کرده است در صورتیکه درخواست طلاق از جانب شوهر باشد یا اگر این تقاضا ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق وی نباشد. به درخواست زن مبنی بر مطالبه حقالزحمه کارهایی که شرعا به عهده وی نبوده و به دستور شوهر انجام داده، ترتیب اثر بدهد. دادگاه نیز باید اجرتالمثل اینگونه کارها را محاسبه و به پرداخت آن حکم کند.
اما نکته قابل ذکر این است که قاعده استحقاق زن نسبت به اجرتالمثل کارهایی که به دستور شوهر انجام میدهد، نمیتواند منحصر به مورد طلاق باشد، بلکه یک قاعده کلی است که در موارد دیگر نیز قابل اعمال است.
الزام به تنظیم سند یکی از موارد پر تکرار حقوقی است که بسیاری از خریداران بخاطر عدم رعایت موارد حقوقی با آن مواجه میشوند.
فروشنده بر اساس عرف و عادت و مادههای ۲۲، ۴۶ و ۴۷ قانون ثبت، ملزم به تنظیم سند رسمی است. قید نشدن این موضوع در سند موجب برائت فروشنده نخواهد بود. بنابراین به نظر میرسد در قراردادهایی که عرفا و قانونا باید برای مورد معامله سند رسمی تنظیم شود، فروشنده ملزم به تنظیم سند رسمی میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع دعوای الزام به تنظیم سند میپردازیم.
دعوای الزام به تنظیم سند رسمی چیست؟
انتقال مالکیت یک ملک میتواند از طریق دو نوع سند صورت پذیرد. سند عادی و سند رسمی. به موجب ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی، اسنادی که در اداره ثبت اسناد یا دفاتر اسناد رسمی یا نزد سایر مأمورین رسمی بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند، سند رسمی است.
به موجب ماده ۱۲۸۸ قانون مدنی اسنادی که رسمی نباشند، عادی محسوب میشوند. در قوانین ایران، اسناد رسمی دارای اعتبار بالاتری نسبت به اسناد عادی هستند.
یکی دیگر از ویژگیهایی که سند رسمی را نسبت به سند عادی برتر میسازد در مالکیت املاک است. به موجب ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد، وقتی برای یک ملک سند رسمی ثبت شود، دولت فقط کسی را مالک میشناسد که در سند رسمی نامش قید شده باشد.
با وجود برتری سند رسمی نسبت به سند عادی خصوصا در زمینه انتقال مالکیت اموال، همواره انتقال مالکیت با سند رسمی انجام نمیشود.
بلکه در بسیاری از موارد و بنا به شرایط، طی یک سند عادی مالکیت ملک واگذار میشود و در مقابلش بهای آن پرداخته میشود.
با این حال، هر مالکی نیاز دارد تا با اخذ سند رسمی، مالکیت خویش بر مال خود را استوار سازد. در ادامه از مزایای آن بهرهمند شود.
بنابراین حتی اگر در یک سند عادی قید نشده باشد، که فروشنده مکلف به تنظیم سند رسمی انتقال مالکیت است این تکلیف بر عهده او هست.
به این ترتیب پس از آن که تحقق انتقال مالکیت به وسیله سند عادی نزد دادگاه روشن شد، خریدار باید از دادگاه بخواهد که فروشنده را ملزم به تنظیم سند رسمی نماید.
امروزه یکی از موضوعات فراگیر که در زمینه حقوق خانواده مطرح میشود و معمولا هم منجر به فروپاشی خانوادهها میشود رابطه نامشروع زن شوهردار است.
هرگونه روابطی که خارج از ازدواج باشد، رابطه نامشروع است. به این معنی که بین زن و مردی که به سن بلوغ رسیدهاند حتما باید صیغه محرمیت خوانده شود تا روابط بین آنها مشروع باشد در غیر اینصورت رابطه نامشروع است. منظور از رابطه نامشروع، مضاجعه (بغل کردن)، تقبیل (بوسیدن) و غیره است نه عمل زنا. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات رابطه نامشروع زن میپردازیم.
رابطه نامشروع از جرایم منافی عفت محسوب میشود و نیاز به شاکی خصوصی هم ندارد. حتی اگر شاکی خصوصی هم داشته باشد و شاکی رضایت دهد باز هم مجازات او از بین نمیرود. چرا که رابطه نامشروع باعث از بین رفتن نظم و عفت عمومی میشود.
تفاوت رابطه نامشروع با زنا
رابطه نامشروع یک جرم تعزیری است اما زنا یک جرم حدی است.
زنا یک تعریف مشخص دارد که به رابطه جنسی بین دو نامحرم تا حدی که طبق قانون مجازات اسلامی تعریف شده گفته میشود. اما رابطه نامشروع بسیار گستردهتر است و شامل هرگونه رابطه خارج از عرف بین زن و مرد میشود.
جرم زنا بسیار سختتر از جرم رابطه نامشروع اثبات میشود.
رابطه نامشروع در هر جایی مانند ماشین، فضای مجازی، خیابان و غیره ممکن است اتفاق بیفتد اما برای تحقق جرم زنا شرایط خاصی لازم است.
منظور از رابطه نامشروع زن شوهردار چیست؟
منظور از رابطه نامشروع زن شوهردار، رابطهای است که در آن زنی که شوهر دارد با مردی به غیر از شوهر خود که هیچگونه نسبت قانونی و شرعی بین آنها برقرار نیست رابطههایی چه بهصورت بغل کردن، بوسیدن و چه خود زنا برقرار میکند.
آثار رابطه نامشروع زن شوهردار
پس از اینکه رابطه نامشروع زن شوهردار ثابت شود، آثاری را به دنبال خواهد داشت. از جمله اینکه مرد میتواند در مورد ادامه زندگی تصمیم بگیرد و حتی میتواند به دادگاه مراجعه و برای طلاق دادن زن دادخواست ارائه کند. همچنین در صورتیکه در ابتدای ازدواج مرد حق طلاق را به زن داده باشد با اثبات رابطه نامشروع این حق طلاق از او گرفته میشود.
اثر دیگر آن است که اگر مرد به زن خود اتهام رابطه نامشروع بزند و این رابطه در دادگاه اثبات نشود زن میتواند علیه او اعاده حیثیت کند.
اثبات رابطه نامشروع زن چه اینکه به آن اقرار کند یا حکم قطعی در این خصوص صادر شود ارتباطی به مهریه ندارد و مهریه را از گردن مرد ساقط نمیکند.
مجازات رابطه نامشروع زن شوهردار
در جرم رابطه نامشروع زن شوهردار، معمولا شاکی همسر وی است. با توجه به غیر قابل گذشت بودن این جرم، حتی در صورت گذشت همسر، مجازات مرتکب ساقط نمیشود و فقط ممکن است موجب تخفیف در مجازات شود. مجازات این جرم طبق ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی ۱ تا ۹۹ ضربه شلاق تعزیری است.
یکی از موضوعات مهمی که در هنگام رهن و اجاره املاک وجود دارد، تنظیم قرارداد به شکل صحیح و استاندارد است.
برای انجام معامله و توافق صورت گرفته، طرفین باید قراردادی با عنوان اجارهنامه برای ثبت و تایید، امضاء نمایند تا در صورت بروز هرگونه مشکل بتوانند پیگیریهای آتی را در چارچوب مشخص و قانون انجام دهند. در این مطلب از مجله دلتا قصد داریم به موضوع اشتباهات رایج در قرارداد اجاره بپردازیم.
اشتباهات رایج در قرارداد اجاره
مطالعه نکردن متن اجارهنامه
به دلیل اینکه بسیاری از متون قراداد دارای بندهای مختلف است، طرفین در هنگام امضای اجارهنامه، بدون مطالعه بندهای قرارداد سعی میکنند تا قرارداد را نهایی کنند. این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اشتباهات در هنگام عقد قرارداد است. هر یک از بندهای قرارداد دارای ارزش حقوقی است که میتواند در آینده مورد استفاده قرار بگیرد. عدم مطالعه اجارهنامه میتواند تبعات زیادی را به دنبال داشته باشد، لذا بهتر است قبل از امضای قرارداد متن را بند به بند مطالعه کنید.
عدم دریافت خدمات بیمه از صاحبخانه
میدانید که در بحث رهن و اجاره، ممکن است حوادث طبیعی و غیر طبیعی زیادی رخ دهد. لذا اگر خدمات بیمهای را از صاحبخانه دریافت نکنید، مالک هیچگونه مسئولیتی در قبال حوادث رخ داده شده ندارد.
استفاده از خدمات بیمه مستاجران یک راه آسان و سریع برای تامین هزینههای رخ داده شده است. پس بهتر است در هنگام عقد قرارداد به این موضوع توجه داشته باشید.
عدم شناخت حقوق مستاجر
مالکان میتوانند محدودیتهای مختلفی را برای مستاجران تعیین نمایند که این موضوع آزار دهنده است. عدم شناخت حقوق مستاجر باعث میشود تا در هنگام رهن و اجاره ملک نتوانید به درستی از حق و حقوق خود دفاع کنید، لذا بهتر است قبل از هر کاری در مورد شناخت حقوق مستاجر اطلاعات بیشتری کسب کنید.
تهیه لیست کمبودهای آپارتمان
زمانیکه قصد دارید تا یک ملک را رهن و اجاره کنید، بهتر است قبل از هر کاری در مورد لیست کمبودهای آن اطلاعات بیشتری کسب کنید. زمانیکه ملک را به درستی بررسی کنید، میتوانید نقایص آن را شناسایی کرده که این امر در آینده برای شما سودمند است. چرا که متحمل خسارت مالی نخواهید شد. بررسی ملک باعث میشود تا زمانیکه ملک را به شکل سالم و کامل تحویل گرفتید، در صورت تخلیه بتوانید تمام لوازم و وسایل را به شکل کامل تحویل دهید.
بررسی نکردن اطلاعات ملک و مالک
مستاجر در زمان رهن و اجاره یک ملک مسکونی باید در مورد ملک و مالک اطلاعات خود را تکمیل نمایند. این کار باعث میشود تا در هنگام انتقال به مکان جدید دغدغهای از بابت اطلاعات ملک و مالک نداشته باشد.
پس از انجام مراحل طلاق و جدا شدن زوجین از یکدیگر، زن موظف است مدت زمانی را که در قانون تعیین شده است صبر کند و سپس برای ازدواج مجدد اقدام نماید.
یکی از مهمترین احکام طلاق، لزوم نگه داشتن مدت زمانی تحت عنوان عده برای زنان است. به این معنا که زن در طول این مدت نمیتواند با مرد دیگری ازدواج کند. عده انواع مختلفی دارد. از جمله انواع عده، عده وفات، عده فسخ نکاح، عده بذل و انقضای مدت در عقد موقت و عده طلاق است. در حالت کلی زن موظف است که در صورت طلاق گرفتن، عده طلاق را نگه دارد که البته عده طلاق انواع مختلفی دارد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نگه داشتن عده طلاق میپردازیم.
عده طلاق
قانونگذار، اقسام طلاق را تحت عنوان طلاق رجعی و طلاق بائن بیان کرده است. طلاق رجعی به این معناست که مرد در طول مدت عده میتواند به زن رجوع کند. اما در طلاق بائن، چنین امری برای مرد امکانپذیر نیست و مرد در صورت تمایل، باید پس از تمام شدن مدت عده، دوباره با زن عقد ازدواج منعقد کند.
چه زنانی عده طلاق ندارند؟
دختر باکره عده ندارد
در صورتیکه زن و شوهر قبل از رابطه جنسی از یکدیگر جدا شوند و دختر باکره باشد، طلاق از نوع بائن است. در طلاق بائن نیز مرد نمیتواند در مدت زمان عده به زن رجوع کند و اگر بخواهد که زندگی زناشویی را از سر بگیرد باید تا پایان مدت زمان عده منتظر بماند و مجددا با زن عقد کند.
از آن جایی که امکان بارداری دختر باکره متصور نیست نیازی به نگه داشتن عده طلاق توسط او نیست. بارزترین مثال در این حالت طلاق در دوران عقد و قبل از رابطه جنسی است که در اینصورت دختر باکره است و نیازی به نگهداری عده ندارد.
زن یائسه عده طلاق ندارد
همانطور که میدانید منظور از زن یائسه، زنی است که به سنی رسیده باشد که امکان بارداری آن وجود نداشته باشد. به همین دلیل طلاق زن یائسه از شوهرش نیز از نوع طلاق بائن است. به گونهای که مرد اجازه رجوع به زن خود را بعد از طلاق ندارد. با این وجود زن یائسه نیز عده طلاق ندارد و نیازی به نگهداری عده ندارد.
هرگاه کسی فوت میکند، ممکن است اموال یا بدهیهایی را برای بازماندگان خود برجای بگذارد. سوالی که مطرح میشود آن است که اگر داراییهای فرد، جوابگوی بدهیها نباشد چه کسی مسئول پرداخت بدهیهای فرد فوت شده است؟
مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که میتواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است. مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را میتوان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع پرداخت کردن بدهی متوفی میپردازیم.
چه مواردی باید از اموال فرد فوت شده، پرداخت شود؟
پس از فوت فرد، چند مورد وجود دارد که باید از اموال متوفی پرداخت شود. اولین مورد هزینه کفن و دفن خود متوفی است.
دومین مورد مربوط به طلبکاران دارای رهن یا وثیقه از اموال متوفی است. اگر فرد یا افرادی از متوفی طلب داشته و در ازای این طلب از وی، وثیقه یا حق رهنی گرفته باشند، با فوت بدهکار میتوانند بدهی خود را از محل وثیقه یا رهن وصول کند.
سومین مورد پرداخت حقوق و دستمزد افراد در خدمت متوفی است. حقوق خدمه خانه برای مدت سال آخر قبل از فوت، حقوق خدمتگزاران بنگاه متوفی برای مدت شش ماه قبل از فوت و دستمزد کارگرانی که روزانه یا هفتگی مزد میگیرند برای سه ماه قبل از فوت جزو دیون فوری است.
چهارمین مورد، طلب اشخاصی است که مال آنها به عنوان ولایت یا قیمومت تحت اداره متوفی بوده است.
پس از این موارد، نوبت به طلب پزشک و داروفروش و بدهیهایی که به مصرف مداوای متوفی و خانوادهاش در ظرف سال قبل از فوت رسیده است، میرسد.
بعد از آن اگر متوفی مرد باشد، نوبت به پرداخت نفقه و مهریه همسرش میرسد.
در آخر نوبت به طلبکاران عادی میرسد تا طلب آنها از اموال متوفی پرداخت شود.
پس از پرداخت همه این موارد، نوبت به اجرای وصیت متوفی میرسد.
البته وصیت متوفی تنها تا میزان یک سوم اموال نافذ بوده و اگر متوفی بیشتر از یک سوم اموالش را وصیت کرده باشد، در آن صورت اجرای وصیت نیاز به اجازه وراث دارد. اگر ورثه اجازه ندهند، تنها تا میزان یکسوم اموال به وصیت عمل میشود.
در نهایت اگر چیزی از اموال متوفی مانده بود، آنگاه براساس سهمالارث، مابقی اموال بین ورثه تقسیم میشود.
آیا ورثه مسئول پرداخت بدهیهای متوفی هستند؟
ورثه تحت هیچ شرایطی مسئول پرداخت بدهیهای متوفی نیستند. بلکه بدهیهای او از اموال برجای ماندهاش پرداخت میشود. اگر این اموال کفاف ندهد همان مقدار اموال موجود به نسبت، میان طلبکاران تقسیم میشود.
معمولا جایی که تعدادی از انسانها کنار هم قرار بگیرند و از منابع مشترکی بهرهمند شوند، نیاز به یک مدیر هم هست که همه چیز را مدیریت و کنترل کند و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری نماید. در آپارتمانها نیز با چنین شرایطی روبرو هستیم.
امروزه تعداد بسیار زیادی از افراد در آپارتمانها زندگی میکنند، بنابراین برای حفظ و اداره ساختمان و اجرای تصمیمات مختلف باید یک نفر به عنوان مدیر انتخاب شود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع تخلفات مدیر ساختمان میپردازیم.
لیست تخلفات مدیر ساختمان
عدم توجه به فعالیتهای ضروری مانند بیمه
طبق ماده ۱۵ قانون تملک آپارتمانها، مدیر یا مدیران مکلفند تمام بنا را به عنوان یک واحد در مقابل آتشسوزی بیمه نمایند. در صورت عدم اقدام و بروز آتشسوزی مدیر یا مدیران مسئول جبران خسارات وارده هستند.
اجاره دادن املاک مشاع بدون اجازه ساکنین
براساس قوانین مطرح شده در قانون تملک آپارتمانها، برای اینکه هر شخصی بتواند در قسمتی از مشاع آپارتمان دخل و تصرف داشته باشد، باید رضایت صد درصدی سایرین را جلب کند. در صورتیکه مدیر ساختمان از این املاک به نفع شخصی خود بهره بگیرد، تخلف محسوب میشود.
انتقال دادن مدیریت به فرد دیگر
مدیری که تعیین شده نمیتواند شخص دیگری را به عنوان مدیر ساختمان انتخاب کند یا وظایف خود را به دیگری محول نماید.
انجام تغییرات و تصمیمگیری بدون اجازه مجمع عمومی
همانطور که گفتیم مدیر یک ساختمان مسئولیت اجرای تصمیماتی را دارد که در مجمع عمومی نسبت به آنها بحث میشود. اگر در مسئلهای مدیر به تنهایی اقدام به انجام کاری کند که سایر اعضا نسبت به آن راضی نباشند، میتوانند به مدیر اعتراض کنند و در صورتیکه مدیر از پذیرفتن اعتراض یا راضی کردن سایرین سر باز زند، افراد میتوانند نسبت به این موضوع اقدام کنند و از مدیر شکایت نمایند.
بهرهگیری از هزینههای بهدست آمده برای مسائلی نامرتبط به ساختمان
هزینه شارژ و ماهیانهای که توسط مالکین به مدیر ساختمان تحویل داده میشود، باید صرف هزینههای مرتبط با ساختمان شود و رسیدهای آنها ارائه شود، اگر مدیر ساختمان این درآمدها را صرف هزینههای غیر کند، ساکنین میتوانند به این موضوع اعتراض نمایند.
سواستفاده از اموال مالکین
براساس ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی هرگاه اموال منقول یا غیر منقول یا نوشتههایی از قبیل سفته، چک، قبض، ملک و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بیاجرت به کسی داده شده و بنا بر این بوده است که اشیای مذکور پس گرفته شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیا نزد او بوده، آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود کند، مجرم محسوب میشود.
اگر مدیری این تخلفات را انجام داد، چه کنیم؟
درصورتیکه ساکنان بتوانند تخلف مدیر را براساس مواردی که ذکر کردیم، ثابت کنند، میتوانند در مجمع عمومی تقاضای برکناری او را مطرح نمایند. اگر توافق جمعی صورت گرفت، باید او را برکنار نمایند و مدیر جدیدی را انتخاب کنند.
با اینکه اغلب تخلفات مدیر ساختمان جزو جرمهای کیفری نیست، اما اگر همراه با توهین و سواستفاده باشد، جرم کیفری محسوب میشود. از همه مهمتر برای حل مشکل شما حکم صادر میشود.
از سوالات پر تکراری که در ابتدای طلاق توافقی برای زوجین مطرح میشود این است که این طلاق چقدر طول میکشد و این زمان به چه عواملی بستگی دارد؟
زمان همیشه از اهمیت زیادی برخوردار بوده و طلاق توافقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. از همین جهت مدت زمان طلاق توافقی یکی از مهمترین دغدغههای همیشگی زوجین متقاضی طلاق توافقی است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع مدت زمان طلاق توافقی میپردازیم.
مدت زمان طلاق توافقی
در عرف، زوجین خواهان طلاق برای اینکه زودتر به نتیجه مورد نظرشان یعنی جدایی برسند تصمیم به طلاق توافقی میگیرند و گمان میکنند با این تصمیم دو طرفه برای طلاق و درخواست طلاق توافقی، همان روزی که برای این کار اقدام میکنند، میتوانند از هم جدا شوند یا اینکه این پروسه رسیدگی به درخواست طلاق توافقی آنها نهایتا یک هفتهای طی خواهد شد.
اما این تصور اشتباه است. زیرا با توجه به قانون جدید، ثبتنام در سامانه تصمیم برای طلاق و رفتن به جلسات مشاوره اجباری که زوجین باید بروند حداقل زمانیکه میتوان برای جدایی از نوع توافقی در نظر گرفت ۴۵ روز است.
نکات مهم در مدت زمان طلاق توافقی
در ابتدا باید یکی از زوجین یا هر دوی آنها در سامانه مداخله در طلاق مرکز بهزیستی ثبتنام نمایند. سپس بعد از وارد کردن مشخصات خود و همسر خود برای مشاوره در یکی از مراکز وقت بگیرند.
پس از تعیین جلسات مشاوره که این جلسات حدودا ۴۵ روز طول خواهد کشید و شرکت در حدود پنج جلسه مشاوره، گزارشی از سوی مراکز مشاوره به دادگاه مبنی بر عدم توافق زوجین ارائه میشود که این گزارش به گواهی عدم انصراف از طلاق معروف است.
لازم به ذکر است حضور زوجین و شرکت در تمامی جلسات مشاوره الزامی است.
ثبت دادخواست طلاق در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی
پس از پایان جلسات مشاوره، گزارشی (گواهی عدم انصراف از طلاق) مبنی بر اینکه بین زوجین توافقی صورت نگرفته صادر شده و برای دادگاه فرستاده میشود. زوجین یا وکلای آنها باید برای ثبت دادخواست طلاق به دفاتر قضایی مراجعه نمایند.
در ابتدا باید هر کدام از زوجین در سیستم جامع ثنا ثبتنام نمایند تا از طریق سیستم الکترونیکی از کلیه ابلاغیهها و اوراق دادگاه آگاه شوند. سپس دادخواست طلاق توافقی را ارائه دهند.
پس از ثبت دادخواست طلاق، این دادخواست از سوی دفتر خدمات الکترونیک قضایی به مرجع قضایی ارسال میشود و از سوی مرجع قضایی، شعبه دادگاه و تاریخ و ساعت رسیدگی تعیین میشود.
سپس زوجین یا وکلای آنها باید در جلسه دادرسی حاضر شوند. این دادگاه به موضوع رسیدگی مینماید و اقدام به صدور رای (گواهی عدم امکان سازش) میکند.
پس از صدور رای دادگاه و قطعی شدن آن، زوجین حداکثر ۳ ماه زمان دارند تا با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق، طلاق خود را ثبت کنند.
مدت زمان طلاق توافقی به چه عواملی بستگی دارد؟
اولین نکته این موضوع است که معمولا از بیست و پنجم هر ماه تا شروع ماه بعد به دلیل اینکه هر شعبه باید آماری را ارائه کند، دادخواست طلاق توافقی و هر دادخواست دیگری به شعب ارجاع نمیشود.
نکته دوم این است که اگر زن در امر طلاق از شوهر وکالت داشته باشد، به دلیل حساسیتهای زیاد موضوع طلاق، شعب دادگاه خانواده معمولا از دفترخانهای که وکالت طلاق در آن تنظیم و صادر شده است، صحت وکالتنامه و مدت اعتبار آن را استعلام میکنند. همین موضوع مدت زمان طلاق توافقی را تا حدودی طولانیتر میکند.
حتی با بهترین مستاجران ممکن است با دشواریهای تخلیه ملک مواجه شویم که در اینصورت برخلاف میل باطنی مجبور به گرفتن حکم تخلیه خواهیم شد.
اگر قصد اخراج مستاجران را داشته باشید، باید بدانید چگونه آن را انجام دهید و در طول این فرآیند چه چیزهایی در انتظارتان است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع گرفتن حکم تخلیه در زمان کم میپردازیم.
شرایط دریافت حکم تخلیه
برای اینکه صاحبخانه بتواند حکم تخلیه مستأجر را بگیرد، باید یکسری شرایط را مورد بررسی قرار دهد. در غیر اینصورت احتمالا به موفقیت دست نخواهد یافت.
اگر مدت زمان اجاره که در قرارداد مابین مستأجر و صاحبخانه به پایان رسیده باشد اما مستأجر به هر دلیلی ملک را تخلیه نکرده باشد، صاحبخانه میتواند برای حکم تخلیه اقدام کند.
درصورتی که مستأجر بعد از گذشت سه ماه، نتوانسته باشد اجارهبهای قرارداد شده را پرداخت کند، مالک میتواند در صورت نیاز حکم تخلیه بگیرد.
اگر مستأجر ملک اجاره شده را صرف کارهای غیرقانونی کرده باشد، صاحبخانه میتواند نسبت به دریافت حکم تخلیه مراحل قانونی را پشت سر بگذارد.
همچنین اگر مستأجر ملک اجاره شده را در اختیار کسی دیگر (بهعنوان اجاره) قرار داده باشد نیز این حق برای صاحبخانه محفوظ است که حکم تخلیه بگیرد.
مراحل دریافت گرفتن حکم تخلیه در زمان کم
اگر نیاز به دریافت حکم تخلیه در مدت زمان کوتاهی دارید، کافی است که صاحب ملک به شورای حل اختلاف مراجعه کند. در ادامه درخواست تخلیه ملک داشته باشد.
زمانیکه حکم تخلیه صادر شود، مستأجر به مدت ۲۰ روز به جهت اعتراض فرصت دارد. بعد از طی این مدت زمان، حکم تخلیه صادر و در نتیجه صاحبخانه برای اجرایی شدن آن درخواست میدهد.
پر واضح است که طبق قانون در این شرایط نیز به مدت ۱۰ روز اجازه اعتراض به مستأجر داده خواهد شد و پس از آن حکم تخلیه توسط ارگانهای مربوطه اجرا میشود.
دقت کنید اگر قرارداد رسمی مابین مالک و مستأجر در نظر گرفته شده باشد، به جهت دریافت حکم تخلیه باید به دفتر اسناد رسمی مراجعه شود. مراحل انجام و دریافت این حکم تفاوتی با مورد قبلی نخواهد داشت.
بهطور کلی حتما متوجه شدهاید که مدت زمان صدور حکم تخلیه به شیوه بستن اجارهنامه بستگی دارد.
پس از تأیید شدن اینکه مستأجر به دلایل ارائه شده توسط مالک باید تخلیه کند، صدور حکم فقط ۷۲ ساعت به طول خواهد انجامید. اما همانطور که مشخص است تا اجرایی شدن آن و انجام مراحل قانونی حداقل ۱ ماه زمان خواهد برد.
موانع اجرای گرفتن حکم تخلیه در زمان کم
اگر مستأجر بتواند ثابت کند که قرارداد اجاره را به هر نحو تمدید کرده است، اجرای حکم تخلیه تا زمان اثبات یا رد ادعای مستأجر به تعویق خواهد افتاد.
ضمنا اگر مستأجر مدعی شود که سندهای ارائه شده صاحبخانه جعلی است، صدور حکم تخلیه انجام نخواهد شد.
در کنار این موارد اگر مستأجر دادرسی فوری انجام دهد تا زمان بررسی ادعایش حکم تخلیه صادر نخواهد شد یا در صورت صادر شدن به حالت تعلیق در خواهد آمد.
هرگونه پرداخت بیعانه در فروشگاههای آنلاین میتواند زمینهساز کلاهبرداری اینترنتی از کاربران شود.
دریافت بیعانه، ترفند کلاهبرداران در سایتهای آگهی آنلاین است. مجرمان و کلاهبرداران سایبری بهصورت گروهی یا انفرادی با استفاده از سیم کارتهای متعدد و حسابهای بانکی عمدتا اجارهای با درج آگهیهای مختلف در سایتهای آگهی آنلاین از هموطنان کلاهبرداری میکنند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع کلاهبرداری با پرداخت بیعانه میپردازیم.
یکی از شگردهای مجرمان سایبری درج آگهی دروغین در سایتهای واسطهگر اینترنتی است. در آن، آگهیدهنده سعی دارد به بهانههای مختلف مبلغی را تحت عنوان بیعانه یا پیش پرداخت از شهروندان دریافت کند.
این آگهیها معمولا قیمتهای وسوسه انگیز و زیر قیمت بازار دارند و فروشنده شما را ترقیب میکند قبل از دیدن کالا و برای جلوگیری از فروش آن به فرد دیگری، مبلغی را به عنوان بیعانه پرداخت کنید. لذا پلیس فتا به شهروندان گرامی توصیه میکند قبل از مراجعه حضوری به فروشنده مبلغی را تحت عنوان بیعانه پرداخت نکنند.
در خریدهای اینترنتی پرداخت بیعانه ممنوع
برای خرید امن حتما از فروشگاههای دارای (ای نماد) که در شبکههای اجتماعی فعال هستند اقدام کنید.
همچنین خرید از فروشگاههایی که فقط در شبکههای اجتماعی فعال هستند و (ای نماد) ندارند اشتباه است. تا کالایی را از نزدیک ندیدهاید به هیچ وجه مبلغی را به عنوان ودیعه واریز نکنید و بعد از دریافت کالا و اطمینان از کیفیت و قیمت آن، اقدام به پرداخت وجه کنید.
کاربرانی که قصد خرید اینترنتی دارند جهت انجام یک خرید مطمئن، حتما به نکات ذیل توجه کنند.
از هر فروشگاهی خرید نکنید.
از هر کامپیوتری برای خرید الکترونیکی استفاده نکنید.
از خرید کردن با تجهیزات دیجیتالی دیگران یا مستقر در اماکن عمومی مانند نتسراها خودداری کنید.
درگاه بانکتان را چک کنید، حداقل یک یا چند بار اطلاعات کارت را اشتباه وارد کنید و از اتصال درگاه بانکی به سیستم بانک مرکزی مطمئن شوید.
اطلاعات شخصی را در سایتها ثبت نکنید،
اطلاعاتی از جمله رمز دوم کارت، CVV2 و تاریخ انقضا را نباید در هیچ سایتی ذخیره کنید.
دقت کنید که اکثر این صفحات با درج پستهای جعلی (فیشهای بانکی، چتهای رضایت مشتری و غیره) قصد فریب کاربران را دارند.
چند راهکار ساده برای خرید امن در اینستاگرام
یکی از شگردهای مجرمان در شبکههای اجتماعی راهاندازی فروشگاههای جعلی است. این افراد در این اقدام با انجام تبلیغات گسترده سعی در جلب توجه شهروندان داشته و پس از دریافت وجه از کاربران دیگر پاسخگوی آنان نخواهند بود. فالوورهای چند ده هزاری در شبکه اجتماعی اینستاگرام نشان دهنده اعتبار صفحه نخواهد بود. چراکه این فالوورها نیز میتوانند جعلی و غیر واقعی باشند. فروشگاههای معتبر معمولا آدرس و شماره تلفن ثابت و مشخصی داشته و امکان مراجعه حضوری را دارند.
امروزه تمایل بانوان برای گرفتن وکالت در طلاق از همسران خود بسیار شده است. گویی به چشم یک پشتوانه برای روز مبادا به آن مینگرند که البته با توجه به سخت بودن طلاق از جانب زن در صورت مخالفت مرد، توقعی بجا است.
به تجربه بسیار دیدهایم که وکالت در طلاق بدون در نظر گرفتن محتویات و شرایط آن به زن داده شده است. پس از چندی زن بدون اطلاع شوهر به وسیله آن طلاق گرفته است و مهریه بر گردن شوهر باقی مانده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع دادن حق طلاق به همسر میپردازیم.
اینکه مردی بخواهد مهریه همسرش را که دین شرعی و قانونی است، پرداخت کند امری مقبول و پسندیده است. اما آقایان باید توجه داشته باشند در صورتیکه میخواهند وکالت در طلاق به همسر خود دهند با توجه به وضعیت مالی خودشان تکلیف مهریه را در وکالت مشخص کنند.
نحوه نگارش و محتویات حق طلاق زن
نحوه نگارش و محتویات وکالت زن در طلاق بسیار اهمیت دارد. وکالت عقدی است جایز به این معنی که وکیل و موکل میتوانند در هر زمان آن را بر هم زنند. ولی اگر وکالت طلاق زن در ضمن عقد ازدواج یا بهصورت بلاعزل در دفترخانه تنظیم شده باشد که به وکالت بلاعزل در طلاق مشهور است، امکان پشیمانی برای شوهر از آن وجود ندارد.
اینکه زن بتواند چه نوع طلاقی هم بگیرد رجعی(قابل برگشت و دارای عده) یا خلع بستگی به وکالت در طلاق دارد.
اینکه تکلیف مهریه هم چه میشود وابسته به مندرجات و اختیارات وکیل در وکالتنامه دارد. به عنوان مثال امکان دارد طوری وکالتنامه تنظیم شود که طلاق در قبال بخشش کل مهریه باشد یا بخشش نیمی از آن یا غیره.
یکی از خطرات احتمالی دادن حق طلاق به زن اینگونه است که زن با وکالتی که دارد و پس از انتخاب وکیل برای همسر، مهریه را در قبال طلاق خلع میبخشد. ولی در ایام عده و بدون اطلاع شوهر، از بخشش مهریه پشیمان میشود. در این مورد گاهی مرد ممکن است که نداند در کدام دادگاه خانواده یا کدام دفترخانه طلاق ثبت شده است.
بسیار شده است سوال پرسیده میشود بهتر است با طلاق توافقی جدا شویم یا اینکه به همسرم وکالت برای طلاق دهم؟
قطعا جواب این سوال آن است که اگر مطمئن هستید که بلافاصله همسرتان قصد جدایی با حق طلاق دارد بهتر است که شخصا یا توسط داشتن وکیل مستقیم و به وسیله طلاق توافقی جدا شوید تا بر جزئیات کار اشراف کامل داشته باشید.
یکی از سوالاتی که پرسیده میشود آن است که اگر زن در دادگاه اعلام نماید که دلیل طلاق تنفر زن از شوهر یا کراهت زن در طلاق است امکان طلاق برای او وجود دارد؟
طلاق به دلیل کراهت و تنفر زن، درصد قابل توجهی از پروندههای طلاق در دادگاه خانواده را تشکیل میدهد و بر همین اساس این نوع طلاق به عنوان یکی از طلاقهای شایع میان زوجین مطرح میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق به دلیل تنفر زن میپردازیم.
انواع طلاق
در یک تقسیمبندی کلی در قانون ایران طلاق به دو دسته طلاق رجعی و طلاق بائن تقسیم میشود. طلاق رجعی به این معناست که برای شوهر در مدت عده حق رجوع وجود دارد. یعنی با اینکه رابطه زوجیت به واسطه اجرای طلاق قطع شده است اما در صورت رجوع مرد در مدت زمان عده همان رابطه زوجیت برقرار میشود. اما طلاق بائن، به طلاقی گفته میشود که در آن برای شوهر حق رجوع وجود ندارد.
مطابق بند ۳ ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی، یکی از انواع طلاقهای بائن طلاق خلع است. طلاق خلع در ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی این طور تعریف شده است: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه تنفری که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد. اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد.»
مطابق تعریف این ماده، در صورتیکه تنفر و کراهتی که زن نسبت به شوهر خود دارد در حدی باشد که ادامه زندگی را برای او یا برای هر دو مشکل سازد و مانع توجه به وظایف و تکالیف شرعی و احساسی شود، میتواند با پرداخت مالی به شوهر، اعم از اینکه آن مال عین مهریه، معادل آن یا بیشتر و کمتر از آن باشد، از او طلاق بگیرد.
طلاق از طریق تنفر
اما سوال اینجاست که آیا هر میزان تنفر زن نسبت به شوهر باعث اثبات عسر و حرج او و صدور حکم طلاق خواهد بود؟ به نظر میرسد که صرف تنفر زن از شوهر از موجبات عسر و حرج محسوب نمیشود که زن بتواند بر مبنای آن طلاق بگیرد. علاوه بر این در طلاق خلع بخشیدن مالی از زن اعم از مهریه یا غیر آن نیازمند قبول شوهر است.
در نتیجه با اینکه اگر زن مقدار قابل توجهی از مهریه خود را ببخشد بیانگر وخامت اوضاع و سختی زن دارد. اما در صورت مخالفت و عدم رضایت شوهر، دلیل دیگری هم برای طلاق گرفتن نیاز است.
بنابراین برای جمع بندی بررسی امکان طلاق از طریق کراهت و تنفر زن باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:
صرف اعلام کراهت و تنفر زن از شوهر برای تحقق طلاق کافی نیست و شوهر نیز باید برای طلاق رضایت داشته باشد.
در صورتیکه زن قصد طلاق از شوهر خود را به دلیل کراهت نسبت به او دارد، اگر بخشی از حقوق مالی خود در این راه را ببخشد، بهتر به نتیجه خواهد رسید.
معمولا در بسیاری از موارد، پروندههای طلاق به استناد عسر و حرج زن با نبخشیدن بخش عمدهای از مهریه به نتیجه نمیرسد.
یکی از مهمترین حقوقی که به موجب شرع و قانون به زن تعلق میگیرد، مهریهای است که به موجب عقد نکاح میان زن و مرد تعیین میشود.
بر اساس قانون مدنی زن به محض عقد ازدواج، مالک مهریه میشود و مرد از همان لحظه متعهد میشود که مهریه همسر خود را بپردازد. به لحاظ عرفی مطالبه مهریه معمولا حین دعوای طلاق در دادگاه مطرح میشود. اما در هر شرایطی زن امکان دریافت مهریه را خواهد داشت. حتی در صورتیکه شوهر فوت کرده باشد نیز زن میتواند با ارئه دادخواستی مهریهاش را مطالبه کند که از اموال متوفی باید پرداخت شود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع مهریه همسر دوم میپردازیم.
اگر شوهر فوت کند مهریه زن دوم چه میشود؟
اگر مردی بیش از یک زن داشته باشد خواه به عقد دائم یا عقد موقت، همسران او میتوانند از محل ماترک (آنچه به ارث رسیده) مطالبه مهریه کنند.
هیچ کدام از زنان متوفی در گرفتن مهریه بر دیگری برتری ندارد.
بعضی به اشتباه فکر تصور میکنند، مهریه زن اول بر دیگران ارجحیت دارد که چنین نیست. حتی مهریه زنی که به عقد موقت در نکاح مرد بوده است با مهریه زنی که در عقد دائم بوده است تفاوتی نمیکند.
پس از فوت شوهر از کل ارث از جمله منزل مسکونی او میتوان مهریه را وصول کرد. مهریه را هم از طریق دادگاه و هم از طریق اجرای ثبت میتوان مطالبه کرد.
آنچه اینجا اهمیت دارد این است که اگر اموال متوفی برای پرداخت همه مهریهها کفایت نکند، زنی که زودتر ملک یا مال دیگری از اموال به جا مانده فرد فوت شده را توقیف کرده باشد، در گرفتن مهریه از محل مال توقیف شده اولویت دارد. حتی اگر مالی جهت وصول مهریه برای زن دیگر نمانده باشد.
چند نکته مهم
وراث بیش از کل ارث متوفی مسئولیتی ندارند. به عبارت دیگر و به عنوان مثال اگر مردی فوت کند و ارثی بر جای نگذاشته باشد یا اندک باشد و همسر او مطالبه مهریه کند و ارث جوابگوی مهریه زن نباشد، وراث شوهر مسئولیتی برای پرداخت مابقی مهریه زن بعد از فوت شوهر ندارند.
اگر اموال به جای مانده از شوهر کم باشد و چند نفر طلبکار باشد، هر کدام که زودتر مالی از متوفی را توقیف کند، در گرفتن طلب خود در آن مال توقیف شده اولویت دارد.
در شرایط مساوی، مهریه زن متوفی دین ممتاز محسوب میشود. نسبت به سایر طلبکاران، زن دارای اولویت است.
حتی اگر بین زوجین نزدیکی واقع نشده باشد و زوج فوت کند، زن دوشیزه متوفی میتواند کل مهریه را از محل ارث وصول نماید.
اگر مهریه زن وجه نقد باشد تا زمان فوت شوهر به نرخ روز محاسبه میشود.
بدهکار برای پرداخت بدهی خود باید سریع عمل کند اما در برخی مواقع این بدهکار در صورت پرداخت نکردن بدهی به زندان میرود.
اگر پرداخت طلب شاکی که دادگاه مبلغ آن را تعیین کرده است ممکن نباشد، فرد بدهکار به تقاضای شاکی تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت شاکی حبس خواهد شد. اما جای سوال است کسی که به دیگری بدهی دارد و طلبکار از او شکایت کرده است در چه صورتی زندانی نمیشود؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع حبس نشدن بدهکار میپردازیم.
در چه صورت بدهکار مالی زندان میشود؟
برای اینکه پی ببریم در چه صورت یک بدهکار مالی را میتوان زندانی کرد میبایست به سراغ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی برویم. در مواد ۱ تا ۳ مراحل ادای دین و شرایط زندانی شدن بدهکار به این صورت قید شده است:
هر کس به موجب حکم دادگاه به دادن هر نوع مالی به دیگری محکوم شود و از اجرای حکم خودداری نماید:
چنانچه بدهی، مالی معین از قبیل ماشین، خانه و غیره باشد آن مال اخذ شده و به طلبکار تسلیم میشود.
توقیف اموال در صورتیکه اخذ آن ممکن نباشد یا بدهی از نوع مال معین نباشد. در اینصورت با رعایت مستثنیات دین اموال توقیف شده و از محل آن حسب مورد بدهی یا مثل یا قیمت آن پرداخت میشود.
گرفتن حکم جلب بدهکار توسط طلبکار.چنانچه پرداخت دین از طرق بالا ممکن نگردید بدهکار به تقاضای طلبکار تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت طلبکار، زندانی میشود.
بدهکار ناتوان از پرداخت بدهی در چه شرایطی حبس نمیشود؟
مطابق ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، چنانچه بدهکار تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمیشود. مگر اینکه دعوای اعسار به موجب حکم قطعی دادگاه رد شود. ضمنا در صورت پذیرش ادعای اعسار، مطابق ماده ۱۱ قانون مذکور چنانچه مدیون توان پرداخت بهصورت اقساط را داشته باشد، دادگاه ضمن صدور حکم اعسار با ملاحظه وضعیت او مهلت مناسبی برای پرداخت میدهد یا حکم قسطبندی بدهی را صادر میکند.
در تعیین اقساط باید میزان درآمد بدهکار و معیشت ضروری او مانند خوراک و پوشاک لحاظ شود. همچنین باید به نحوی باشد که او توانایی پرداخت آن را داشته باشد.
معافیت مرد از پرداخت مهریه و راههای فرار از پرداخت مهریه در مواردی از قانون امکانپذیر است.
با تشکیل عقد نکاح و ایجاد رابطه زوجیت بین طرفین، در کنار تعهدات و تکالیف غیر مالی و عاطفی زوجین، مجموعهای از تعهدات و تکالیف مالی هم ایجاد میگردد که بر گردن شوهر است. یکی از این تکالیف مهریه است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع معافیت مرد از پرداخت مهریه میپردازیم.
موارد عدم تعلق مهریه و معافیت مرد از پرداخت مهریه
طلاق قبل از برقراری رابطه زناشویی
با تشکیل نکاح و تعیین و ثبت مهریه در نکاح، زن میتواند مهریه را بهطور کامل مطالبه کند. این مطالبه، مشروط به برقراری کامل رابطه زناشویی است. درصورتیکه قبل از ایجاد رابطه زناشویی، زن و شوهر از یکدیگر طلاق بگیرند در اینصورت زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.
فوت زوجه
شوهر ملزم به تعیین مهریه خواهد بود. شرط عدم تعلق مهریه، شرطی باطل است. با این وجود هرگاه قبل از تعیین مهریه و ثبت آن در سند نکاح، زن فوت نماید و رابطه زناشویی ایجاد نشده باشد، در اینصورت زن مستحق مهریه نخواهد بود. در این گونه موارد معافیت مرد از پرداخت مهریه محقق میشود.
بطلان نکاح
هرگاه مهریه در ضمن نکاح تعیین نشده باشد و رابطه زناشویی انجام نشده باشد، زن مستحق مهریه نخواهد بود ولی هرگاه رابطه زناشویی انجام شده باشد و اگر زن به بطلان نکاح آگاه بوده باشد، مهریه تعلق نخواهد گرفت و اگر آگاه نبود، مستحق مهرالمثل خواهد بود.
فسخ نکاح
طبق قانون تحت شرایطی بسته به وضعیت جسمانی یا روحی زن یا شوهر، میتوان عقد نکاح را فسخ نمود. در صورتیکه زن یا مرد دچار بیماریهای منحصر به وضعیت جسمانی خود گردند یا دچار جنون گردند. درصورت شرایطی به زن مهریه تعلق نمیگیرد و مرد معاف از پرداخت است.
عدم تنفیذ مهریه
تعیین و تنفیذ(قبول) مهریه به عهده شوهر خواهد بود، هرگاه میزان مهریه توسط شخص دیگری تعیین شود ولی زوج، از قبول آن خودداری کند، مهریه تعیین شده معتبر نخواهد بود و به زن تعلق نمیگیرد.
اثبات عدم تعلق مهریه و معافیت مرد از پرداخت مهریه
در صورتیکه زوجه در دادگاه خانواده مهریه خود را مطالبه کند، زوج میتواند در دفاع از خود، با اثبات یکی از موارد مذکور که به زن مهریه تعلق نمیگیرد، موجب عدم تعلق مهریه به زن گردد.
اگر تا به حال به دلایل تجاری، تفریحی، درمانی و غیره از کشور خارج شدهاید، احتمالا عوارض خروج از کشور را هم پرداختهاید. اما آیا میدانید این عوارض به چه دلیل و چه مقدار پرداخت میشود و به حساب چه ارگانی میرود؟
عوارض خروج از کشور در حقیقت نوعی مالیات است که از مسافران سفرهای خارجی دریافت میگردد. دولت طبق قانون از هر مسافری که با گذرنامه جمهوری اسلامی ایران از کشور خارج میشود، عوارض خروج دریافت میکند اما برخی شهروندان از این قانون معاف شدهاند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نکات عوارض خروج از کشور میپردازیم.
عوارض خروج از کشور چیست؟
مبلغی است که هر شخصی که از کشور خارج میشود باید به دولت بپردازد. این عوارض شامل افراد زیر دو سال هم میشود.
روشهای پرداخت عوارض خروج از کشور کدامها هستند؟
یکی از سادهترین و در دسترسترین روشهای پرداخت عوارض خروج از کشور انجام این کار از طریق سامانههای آنلاین است. شما میتوانید از سامانه سداد و اپلیکیشن ایوا که به همین شرکت تعلق دارد استفاده کنید. به علاوه، میتوانید مستقیما از طریق وبسایت بانک ملی ایران یا پیامرسان بله که از طریق بانک ملی معرفی شده هم اقدام کنید. نهایتا اگر به روشهای پرداخت آنلاین دسترسی ندارید دستگاههای ATM مخصوص برای این کار در فرودگاهها نصب شدهاند. یا میتوانید مستقیما به یکی از شعب بانک ملی ایران بروید و به صورت حضوری این کار را انجام دهید.
چه کسانی از پرداخت عوارض خروج از کشور معاف هستند؟
اولین گروهی که از پرداخت عوارض خروج از کشور معاف هستند خدمه پرواز و کشتی هستند که برای شغل خود مجبورند خارج شوند.
به علاوه، کسانی که گذرنامههای سیاسی یا خدمت دارند هم لازم نیست عوارض پرداخت کنند.
بیمارانی که از شورای پزشکی مجوز درمان در کشورهای خارجی دارند و جانبازان جنگ تحمیلی که به درمان نیاز دارند هم لازم نیست عوارض بپردازند.
همراهان بیمار هم حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد تخفیف میگیرند.
دانشجویانی که مجوز تحصیل در خارج دارند هم عوارضی برای خروج از کشور نمیپردازند به شرطی که از آخرین بازگشتشان به کشور بیشتر از ۳ ماه گذشته باشد.
نهایتا کسانی که در دوره اربعین برای زیارت عتبات عالیات به کشور عراق میروند هم از پرداخت عوارض خروج از کشور معاف هستند.
آیا عوارض خروج از کشور برای سال ۱۴۰۱ مشخص شده است؟
سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه در بحث عوارض خروج از کشور در سال آینده که طی دو روز گذشته در فضای مجازی و افکار عمومی سوالاتی را ایجاد کرده، اعلام کرد، دولت در سال ۱۴۰۱ میزان عوارض خروج از کشور را همان ۴۰۰ هزار تومان برای هر شخص در نظر گرفته و عدد آن را افزایش نداده است.
به گفته وی تنها دلیل ابهام ایجاد شده این است که تعداد مسافران را در سال آینده با توجه به نبود کرونا و افزایش میزان مسافرتها تعیین کرده و بیشتر از دو سال گذشته در نظر گرفته است.
یکی از سوالات پر تکرار این است که اگر حکم توقیف خودروی بدهکار را از دادگاه بگیریم روال قانونی اجرای آن چگونه است؟
اگر فردی به دلیل قراردادی به دیگری مدیون باشد، موظف است که دین خود را پرداخت کند و نمیتواند از اجرای تعهداتش فرار کند. همچنین باید با توجه به زمان تعهد خود، نسبت به پرداخت بدهی خویش اقدام کند. قانون در راستای حمایت از طلبکاری که به تعهد خویش وفادار است و آن را ایفا میکند، امتیازاتی در نظر گرفته است. یکی از این تضمینها توقیف اموال بدهکار است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نحوه توقیف خودرو بدهکار میپردازیم.
توقیف خودرو بابت بدهی
این دسته از توقیف، مانند توقیف خودرو بابت چک برگشتی، همانطور که از نامش مشخص است شامل اشخاصی میشود که چکبلامحل کشیدهاند. مراحل توقیف خودرو یکی از راههای وارد کردن فشار به فرد بدهکار است تا اقدام به رفع بدهی خود کند. در این حالت بر روی چک، اقدام متقاضی صورت میپذیرد و دستور توقیف خودرو از مرجع مربوطه صادر میشود.
یا در نمونهای دیگر چنانچه شخصی مهریه همسر خود، که طبق قوانین دین او به همسرش است را پرداخت ننماید، اگر همسر وی اقدام به اجرا و پیگیری مهریه خود کند و با معرفی خودروی شوهرش به عنوان یکی از اموال وی آن را مشمول توقیف کند.
مورد دیگر زمانی است که زن بابت مهریه روی پلاک خودرو شکایتی طرح کند. در اینصورت خودروی فرد توسط مراجع ذیربط و از طریق پلیس راهنمایی و رانندگی توقیف میگردد.
بهصورت کلی میتوان گفت در صورتیکه شخص بابت بدهی یا دین خود موفق به دریافت حکم توقیف اموال از مراجع مربوطه گردد میتواند نسبت به توقیف خودرو شخص طلبکار به عنوان یکی از اموال وی اقدام کند.
در حالت کلی برای توقیف خودرو شخص بدهکار دو مرجع رسیدگی وجود دارد
دادگستری که مرجع عام رسیدگی است
اداره اجرای ثبت اسناد و املاک
در هر دو مرجع رسیدگی پس از تشکیل تشریفات مربوطه، بدهکار باید ظرف ۱۰ روز بدهی خود را بپردازد. در صورت عدم پرداخت، طلبکار اقدام به توقیف خودرو یا هر مال معرفی شده دیگر میکند.
چگونه میتوان دستور توقیف خودروی فرد بدهکار را گرفت؟
بنابر ماده ۶۷ اجرای احکام مدنی بعد از شناسایی اموال منقول(خودرو) بدهکار توسط مامور اجرا، از اموال شناسایی شده صورتبرداری میشود و این اموال در همانجا که هست، حفظ میشوند.
مگر اینکه نقل اموال به محلی دیگر ضرورت داشته باشد. در اینصورت برای حفاظت از مال، آن مال به شخص مسئولی با توافق طرفین سپرده میشود.
در صورت عدم توافق یا حاضر نبودن بدهکار در زمان توقیف، مال به شخص مسئولی که توسط دادورز تعیین میشود، سپرده میشود.
بعد از اینکه فردی فوت میکند رابطه وی با اموالش قطع میشود و بهطور قهری و غیرارادی، اموال وی به ورثه تعلق میگیرد و به اصطلاح به ارث میرسد.
بحث تقسیم ارث از مسایلی است که هر خانوادهای با آن روبرو میشود و گاه اختلاف نظرهایی در مورد این که چه کسانی ارث میبرند و میزان ارث هر کدام چقدر است به وجود میآید. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع تساوی ارث زن و مرد میپردازیم.
ارث زن
زن از شوهر در صورت داشتن فرزند یک هشتم ارث میبرد.
چنانچه آن مرد سه یا چهار همسر عقد دائم داشته باشد فقط همین یک هشتم بین آنان تقسیم میشود.
اگر زن از شوهرش فرزند نداشته باشد یک چهارم ارث میبرد.
اگر مرد چند همسر داشته و فرزندی هم نداشته باشد، فقط همین یک چهارم میان زنان تقسیم میشود.
زنی که در اثر ازدواج موقت رابطه زوجیت دارد از همسر فوت شدهاش ارث نمیبرد.
ارث مرد
مرد از زن در صورتیکه زن فرزند نداشته باشد یک دوم ارث میبرد.
در صورتیکه زن فرزند داشته باشد مرد یک چهارم ارث میبرد.
اگر زن بمیرد و وارثی جز شوهرش نداشته باشد شوهر تمام ترکه زن را به ارث میبرد. ولی اگر شوهر بمیرد و وارثی جز زن نداشته باشد زن همان سهم خود را میبرد و بقیه دارایی شوهر او همانند ترکه بی وارث، به دولت داده میشود.
ارث زن در چه صورتی با مرد مساوی است؟
بهطور کلی در دو صورت زن و مرد (مذکر و مونث) در ارث مساوی هستند.
پدر و مادر در اکثر موارد در ارث از میت (یعنی فرزند خود) مساوی هستند مگر در چند صورت:
اگر وارث میت(فرد فوت شده) فقط پدر و مادر او باشند( وارث دیگری نداشته باشد)، مال به سه قسمت میشود. دو قسمت آن را پدر و یک قسمت را مادر میبرد. ولی اگر میت دو برادر، یا چهار خواهر، یا یک برادر و دو خواهر نیز داشته باشد که همه آنان پدری باشند، (یعنی پدر آنان یکی باشند) خواه از مادر یکی باشند یا نه، به واسطه بودنشان مادر یک ششم مال را میبرد و بقیه را به پدر میدهند.
اگر وارث میت فقط پدر و مادر و یک دختر باشد. چنانچه میت علاوهبر آن، دو برادر یا چهار خواهر یا یک برادر و دو خواهر پدری نیز داشته باشد مال را شش قسمت میکنند. پدر و مادر هر کدام یک قسمت و دختر سه قسمت میبرد و یک قسمت باقیمانده را چهار قسمت میکنند یک قسمت را به پدر و سه قسمت را به دختر میدهند ( یعنی از آن یک قسمت اضافی مادر ارث نمیبرد). بهعنوان مثال اگر مال میت را ۲۴ قسمت کنند ۱۵ قسمت آن را به دختر و ۵ قسمت آن را به پدر و ۴ قسمت آن را به مادر میدهند.
اگر زن و مرد از خویشاوندان مادری میت باشند مساوی ارث میبرند. این مورد دارای مصادیق متعددی است از آن جمله:
یکی از معضلاتی که امروزه در بحث عقد ازدواج در جامعه شاهد آن هستیم موضوع فریب در ازدواج است بهطوریکه این امر یکی از موجبات طلاق در جامعه ما است.
قانونگذار عدم وجود حسن نیت زن یا شوهر و عدم صداقت آنها در مقابل یکدیگر در ازدواج را تحت عنوان تدلیس در نکاح یا فریب در ازدواج دانسته و آن را یکی از موارد فسخ نکاح میداند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات فریب در ازدواج میپردازیم.
فریب در ازدواج شامل چه مواردی میشود
به موجب ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی: اگر صفتی در یکی از طرفین ازدواج شرط شود. بعد از جاری شدن صیغه عقد مشخص شود که شخص آن صفت را نداشته است طرف مقابل حق فسخ خواهد داشت.
چه زمانیکه آن وصف در عقد ذکر شده باشد و چه زمانیکه تصریح نشده باشد اما عقد بر مبنای آن شرط واقع شده باشد.
به موجب این ماده قانونی، اگر هر یک از طرفین ازدواج بر مبنای صفتی که دیگری خود را با آن معرفی نموده است ازدواج کند اما شخص بعد از عقد متوجه فقدان آن صفت گردد این موضوع برای وی حق فسخ ایجاد خواهد کرد.
برخی از مواردی که به موجب آن امکان فسخ نکاح وجود دارد در مواد ۱۱۲۱ و ۱۱۲۲ و ۱۱۲۳ قانون مدنی بیان شده است. این موارد به شرح ذیل است:
دیوانه بودن زن برای مرد و دیوانه بودن مرد برای زن به شرط عدم آگاهی آنها پیش از عقد، حق فسخ ایجاد میکند.
برخی عیوب در مرد مانند خصا (ناتوانی در باروری)، عنن (ناتوانی در انجام عمل زناشویی) برای زن حق فسخ ایجاد خواهد کرد.
عیوبی در زن مانند جذام (بیماری پوستی)، برص (پیسی)، زمینگیری و نابینایی از هر دو چشم به فرض عدم آگاهی مرد پیش از عقد برای او حق فسخ ایجاد میکند.
مواردی در قانون هستند که قانونگذار آنها را معین نکرده است. اما اگر به موجب ماده ۱۱۲۸ شرط شده باشد یا عقد بر مبنای آن واقع شود از موارد فسخ خواهد بود. مواردی مانند نداشتن تحصیلات عالیه در مرد یا متاهل بودن مرد میتواند فریب در ازدواج توسط زوج باشد. مواردی مانند عدم بکارت زن یا پنهان کردن ازدواج سابقش میتواند از موارد فریب در ازدواج توسط زن تلقی گردد.
مجازات فریب در ازدواج
مجازات فریب در ازدواج با شرط اینکه صفت خاصی در شخص مقابل شرط شده باشد، هم فسخ نکاح خواهد بود و هم از بعد کیفری، جرم بوده و دارای مجازات است. به موجب ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی:
«چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد. عقد نیز بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از سه ماه تا یک سال محکوم میگردد.»
بر اساس قانون اگر شرکتهای بیمه به وظیفه خود عمل نکنند مطابق با قانون با آنها برخورد میشود.
بیمه سازوکاری است که طی آن یک بیمهگر یعنی شرکتهای بیمه تعهد میکند که زیان احتمالی یک بیمهگذار یا همان مشتری را در صورت وقوع یک حادثه در یک دوره زمانی خاص، جبران نماید. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع وظایف شرکت های بیمه میپردازیم.
بیمهها به سه دسته کلی تقسیم میشوند
اشخاص
اموال
مسئولیت
شرکت های بیمه برایمان چه کار میکنند؟
تعهداتی که بیمهگر یا همان شرکت بیمه برای ما باید انجام دهد بهصورت کلی شامل موارد زیر است:
پرداخت سریع و کامل خسارت: اصولا مهمترین دلیل هر کسی برای بیمه شدن همین است که خسارت وارده را دریافت کند. به همین واسطه شرکت بیمه باید در سریعترین زمان ممکن تمامی خسارتهایی را که بر عهده دارد به بیمهشونده پرداخت کند.
آشنا نمودن بیمهگذار به وظایف و تکالیفش: بیمهگر باید بیمهگذار را به وظایفش در هنگام انعقاد قرارداد بیمه، آشنا نماید تا هیچگونه حق و حقوقی از وی ضایع نشود. به عنوان نمونه بیمهگذار موظف است حداکثر تا ۵ روز پس از بروز حادثه آن را به اطلاع بیمهگر برساند. باید چنین مواردی را بیمهگذار در ابتدا حتما اطلاع دهد.
مواردی را که موجب از بین رفتن حق و حقوق بیمهگذار میشود بهطور واضح در قرارداد بیمه قید کند.
حفظ اسرار بیمهگذار: در هنگام انعقاد قرارداد بیمه، بیمهگذار ممکن است اطلاعاتی به بیمهگر بدهد که در حکم اسرار زندگی و کار او تلقی شود، بیمهگر موظف است این اسرار را نزد خود حفظ کند و در اختیار اشخاص ثالث قرار ندهد. مثلا یکی از این موارد عدم استفاده از اطلاعات مالی بیمهگذاران برای تعیین مالیات و عوارض از سوی ماموران دولتی است.
سایر تعهداتی که به موجب قانون به عهده طرفین معامله است.
تعهدات بیمهگذار(مشتری)
اعلام دقیق کیفیت خطر مورد بیمه: بیمهگذار در هنگام انعقاد قرارداد بیمه، موظف است اطلاعات خود را در مورد کیفیت خطر بیمه شده بهطور کامل در اختیار بیمهگر قرار دهد.
پرداخت به موقع حق بیمه: پرداخت حق بیمه باید پس از انعقاد قرارداد بیمه یا دستهکم قبل از وقوع حادثه حتما صورت بگیرد وگرنه بیمهگر تعهدی در جبران خسارت ندارد.
بیمه گذار در حفاظت از مورد بیمه دو وظیفه دارد: پیشگیری از حادثه و جلوگیری از توسعه خسارت
اعلام تشدید خطر: معنای ساده این تعهد این است که اگر ممکن بود اتفاق خطرناکتر بیفتد یا خسارت بیشتری وارد شود باید به بیمهگر اطلاع داد. در اینصورت بیمهگر میتواند حق بیمه اضافی تعیین نموده و قرارداد را ادامه دهد یا آن را فسخ کند.
اعلام به موقع خسارت: طبق ماده ۱۵ قانون بیمه، بیمهگذار موظف است ظرف مدت ۵ روز از بروز حادثه، بیمهگر را مطلع سازد. در غیر اینصورت بیمهگر تعهدی نخواهد داشت. مگر اینکه ثابت کند به واسطه حوادثی که خارج از اختیار وی بوده اعلام حادثه در مدت مقرر در اختیار وی نبوده است.
یکی از مهمترین نکاتی که بر عهده بیمهگذار است اعلام به مراجع قضایی است.
بیمهگذار پس از وقوع حادثه مکلف است بلافاصله مراتب را به مراجع انتظامی و قضایی اعلام و در صورتیکه حادثه توسط مقصری به وجود آمده باشد تقاضای تعقیب او را داشته باشد. مصالحه بیمهگذار با مسئول حادثه موجب محرومیت او از دریافت خسارت خواهد شد.
یعنی اگر فرد مقصر حادثه را ببخشید و دیگر پیگیر شکایت خود از او نباشید، حق بیمه از شما گرفته شده و نمیتوانید خسارتی از بیمه دریافت کنید.
توهین به زنان و کودکان در قانون مجازات اسلامی جرم انگاری شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است.
همیشه رفتارهای ناهنجار اجتماعی یکی از مشکلاتی است که در بسیاری از موارد، منجر به از بین رفتن امنیت و آسایش مردم جامعه میشود. به همین منظور، برای پیشگیری و جلوگیری از تکرار این رفتارها در قوانین برای برخی از آنها مجازات تعیین شده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات توهین به زنان و کودکان میپردازیم.
منظور از توهین به زنان و کودکان، تعرض و دستدرازی و ایجاد مزاحمت جسمانی یا استفاده از الفاظی است که بر خلاف عفت عمومی و حیثیت افراد است.
این توهین زمانی موضوعیت دارد که شخص در محلهای رفت و آمد و معابر مانند کوچه، بازار، خیابان، بیابان و کلیه اماکنی که اشخاص بهصورت عمومی در آنجا باشند مرتکب توهین به زنان و کودکانی شود که سن آنها به بلوغ شرعی نرسیده باشد.
بنابراین توهین در منزل شخصی یا اماکن شخصی مشمول عنوان توهین به زنان و کودکان نمیشود و تحت عنوان توهین عادی قرار میگیرد. حتی اگر در آن محل اشخاص دیگری حضور داشته باشند. مگر اینکه آن محل به دلایلی مانند برگزاری مراسم عزاداری یا یک جشن عمومی برای ورود عموم آزاد باشد.
دلیل پیش بینی جرم توهین به زنان و کودکـان و قرار دادن آن در زمره جرایم توهین با مجازات شدید، آسیبپذیر بودن قربانیان این جرم و مختل شدن نظم و عفت عمومی به دلیل وقوع این نوع جرایم است. شاید به همین دلیل است که جرم توهین به زنان و کودکان در اماکن عمومی، بر خلاف جرم توهین ساده از جرایم قابل گذشت نیست.
شرایط تحقق جرم توهین
توهین در مکان عمومی صورت گرفته باشد.
توهین مغایر با شئون و حیثیت قربانی باشد.
مجازات توهین به زنان و کودکان
به موجب ماده ۶۱۹ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵: هر کس در اماکن عمومی یا معابر، متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
طبق قانون هیچ زنی حق ندارد جدای از شوهرش در خانهای مستقل زندگی کند مگر در دو مورد.
قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران در مواد متعددی به حقوق متقابل زن و شوهر پرداخته است. یکی از مهمترین مسائلی که در ابتدای زندگی هم زوج و زوجه و هم خانوادههای آنان با آن درگیرند، بحث مسکن و محل سکونت است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع جدا زندگی کردن زوجین میپردازیم.
چه زمانی زن میتواند جدای از شوهر خود زندگی کند
طبق مواد ۱۱۱۴ و ۱۱۱۵ قانون مدنی، زن نمیتواند مسکن مستقلی برای زندگی جدا از شوهرش اختیار کند مگر اینکه در یک منزل برای زن خطر جانی، مالی یا شرافتی وجود داشته باشد.
دراینصورت زن میتواند مسکن جداگانهای برای خودش انتخاب کند. اگر به این علت زن مسکن جداگانهای اختیار کرده باشد باز هم نفقه او بر عهده شوهر است.
طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی، مسکن جزیی از حق نفقه زوجه است. زوج مکلف است که مسکن مناسبی برای خانواده خود تهیه کند.
نکته دیگر این ماده این است که مسکن تهیه شده باید متناسب با شان و مرتبه اجتماعی زن باشد. در غیر اینصورت زن میتواند از سکونت در آن خانه ممانعت کند.
بر اساس ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی، زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنی نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
همچنین طبق ماده ۱۰۰۵ قانون مدنی اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است.
البته اگر در زمان عقد، شرط انتخاب محل سکونت را به زن داده باشند دیگر اختیار انتخاب مسکن بر عهده او خواهد بود. همچنین اگر زوجه بخواهد در خانهای زندگی نکند قانون هم به استناد شرط ضمن عقد حق را به او میدهد.
مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که میتواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است.
قاعدتا هر کسی اختیار اموال خودش را دارد. یعنی کسی که چیزی را خریده یا به هر روش قانونی دیگر (مثل ارث) به او منتقل شده است، حق دارد در چارچوب قانون، هر کاری بخواهد با آن انجام دهد. مثلا آن را بفروشد، اجاره بدهد و غیره. اما بعضیها علاوه بر اینکه صاحباختیار اموال خودشان هستند، فکر میکنند اختیار اموال دیگران را هم دارند. بله تعجب هم دارد. تصور کنید یک نفر خانه شما را بفروشد یا از او خودرویی بخرید و بعدا بفهمید که اصلا این خودرو مال او نبوده است. میشود حدس زد که چه حالی میشوید. به این کار انتقال مال غیر میگویند. در این مطلب از مجله دلتا قصد داریم به موضوع مجازات فروش مال دیگران بپردازیم.
«انتقال» به چه معناست؟
انتقال مال یعنی آنکه عین یا منفعت آن به دیگری واگذار شود. منظور از «عین» خود آن چیز است. مثلا انتقال یک آپارتمان، یعنی اینکه مالکیت آن آپارتمان در اختیار کسی دیگر گذاشته شود. این کار ممکن است از طریق فروختن یا حتی بخشیدن (صلح) انجام شود. منظور از «منفعت» هم این است که فوایدی که از آن ممکن است به مالکش برسد، تصاحب شود. مثل اینکه خانه فردی بدون اجازهاش به یک نفر دیگر اجاره داده شود.
آیا خریدار هم مجرم است؟
حالا حتما میپرسید تکلیف خریدار چیست؟ خریدار مال غیر، ممکن است هم مجرم باشد و هم بیگناه. تعجب نکنید! ماجرا این است که شاید خریدار اصلا خبر نداشته باشد چیزی که دارد میخرد مال فروشنده نیست و به فرد دیگری تعلق دارد. در این حالت، خریدار مقصر نیست. گرچه باید مال خریداریشده را به مالک اصلیاش برگرداند.
اما اگر خریدار هنگام معامله بداند چیزی که در حال خریدن آن است، مال شخص دیگری است، آن وقت او هم معاون جرم حساب میشود و مجازات خواهد شد.
همه مسئولیتهای مالک
حتما تعجب میکنید اگر بگوییم که مالک اصلی هم ممکن است در شرایطی خاص مجازات شود. لابد میگویید مالک که کاری نکرده است، تازه دارایی او را بدون رضایت و اطلاعش فروختهاند! بله ظاهر امر اینطور است. اما همین مالک محترم هم مسئولیتی دارد. طبق قانون، اگر مالک ملک از وقوع معامله مطلع شود، نهایتا تا یک ماه پس از اطلاع، باید اظهارنامهای بنویسد و مالکیت خود را به اطلاع خریدار برساند.
اگر این زمان بگذرد و مالک چنین کاری نکند، «معاون جرم» محسوب میشود، چون در این شرایط، اصلا بعید نیست که با فروشنده تبانی کرده باشد تا از خریدار که از جریان آگاه نبوده، کلاهبرداری کنند.
برای شکایت باید به کجا مراجعه کرد؟
رسیدگی به این جرم نیازمند طرح شکایت کیفری است. بنابراین، مرجع صالح برای رسیدگی به این شکایت دادسرایی است که جرم در حوزه آن واقع شده که معمولا محل تنظیم قولنامه یا دفترخانهای است که انتقال سند در آن محل انجام شده است. پس برای شکایت کردن از کسی که مال و اموال شما را به فردی دیگر منتقل کرده است، باید به دادسرا شکایت ببرید.
مجازات فروش مال دیگران
انتقال مال غیر علاوه بر اینکه به یک نفر آسیب میزند، باعث بر هم خوردن آرامش جامعه هم میشود، به همین دلیل، قانونگذار مجازات سختی را برای آن در نظر گرفته که به شرح زیر است:
حبس از یک تا هفت سال.
پرداخت جزای نقدی معادل مالی که دریافت کرده است.
بازگرداندن مال به صاحب آن.
انفصال مادامالعمر از خدمات دولتی (اگر مرتکب از کارکنان دولت باشد).
بسیاری از افراد میخواهند بدانند که آیا امکان فرار از پرداخت مهریه توسط مرد وجود دارد؟ مصادیق احکام فرار از پرداخت مهریه به چه مواردی تقسیم میشوند؟
برای توضیح این موضوع ابتدا باید به این نکته توجه کرد که مهریه حقی است برای زن و دینی است بر گردن شوهر، که در نهایت مجبور به پرداخت آن است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع فرار کردن از پرداخت مهریه میپردازیم.
برخی به اشتباه بهترین راه برای فرار از پرداخت مهریه را واگذاری صوری اموال به آشنایان و نزدیکان میدانند.
معامله صوری برای فرار از مهریه در بازه زمانی اختلاف بین زن و شوهر صورت میپذیرد. در این زمان شوهر اقدام به انتقال اموال برای فرار از مهریه میکند. زیرا در روند نوبتگیری و ارائه و همچنین پذیرش دادخواست توقیف اموال و استعلام اموال ممکن است زمان زیادی طول بکشد.
در این زمان، ممکن است مرد اموال خود را به نام دیگری نماید. معمولا این افراد از اقوام نزدیک و درجه یک مرد هستند.
در این راستا توجه به این نکته ضروریست که انتقال اموال برای عدم پرداخت مهریه دارای مجازات است.
با توجه به ماده ٢١ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب سال ١٣٩۴ میتوان گفت: انتقال مال به دیگری به هر نحو و به وسیله مدیون با انگیزه فرار از دین به نحوی که باقی مانده اموال برای پرداخت دین کافی نباشد موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف مال یا هردو مجازات میشود.
راهکارهای قانونی عدم پرداخت تمام یا قسمتی از مهریه
بهترین راه برای نپرداختن تمام مهریه طلاق تواقفی هست که در آن بهطور مثال زن درخواست طلاق دارد. طبق توافق یک حق طلاق از شوهر میگیرد و در مقابل شوهر شرط میگذارد که مهریه پرداخت نکند.
راه قانونی دیگر که ممکن است در برخی موارد قابل استفاده باشد مورد کاملا فقهی است که در قانون مدنی نیز به آن اشاره شده است. این مورد عنن به معنی ناتوانی کامل جنسی زن است که باعث فسخ نکاح میشود. البته این مورد شوهر را از پرداخت نصف مهریه معاف میکند.
راه قانونی بعدی نپرداختن مهریه بهصورت یکجا یا همان اعسار است. اعسار به این معنی است که فرد از نظر مالی در شرایطی هست که امکان پرداخت بدهی خود را ندارد و اثبات این موضوع به عهده شوهر است. در صورت اثبات اعسار معمولا شوهر به پرداخت قسمتی از مهریه به عنوان پیش قسط و اقساط ماهیانه محکوم میشود. اگر مرد از پرداخت اقساط مورد حکم امتناع ورزد، با صدور حکم جلب به زندان معرفی خواهد شد. در صورتیکه اعسار او اثبات شود و به هیچ طریقی قدرت پرداخت اقساط را نداشته باشد قاضی دادگاه، اقساط را با توجه به وضعیت مالی شوهر کم خواهد کرد.
برخی از وکلا با توجه به بخشنامه جدید قوه قضاییه در مورد عدم صدور حکم زندان برای مدیونین مهریه بر این باورند که مرد عملا از پرداخت مهریه معاف شده است. این تصور کاملا غلط است چراکه طبق قوانین مدنی و خانواده، مهریه همچنان پابرجاست.
این تصور غلط برخی در خصوص قانون جدید مهریه باعث به وجود آمدن مشکلاتی شده است. نکته آخر اینکه فقط تا سقف ١١٠ سکه یا معادل ریالی آن دادگاه حکم جلب شوهر را صادر خواهد کرد.
برای آنکه بتوانیم اموال متوفی را تقسیم کنیم و گواهی انحصار وراثت بگیریم ابتدا باید مالیات بر ارث را پرداخت نماییم و با در دست داشتن برگه مالیاتی شروع به اقدامات مربوط به گواهی انحصار وراثت نماییم.
مالیات بر ارث مالیاتی است که از وراث متوفی نسبت به سهمالارث آنها و با توجه به نرخی که برای هر طبقه از وراث معین شده است، وصول میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع اموال معاف از مالیات میپردازیم.
میزان مالیات چقدر است؟
براساس قوانین جدید مهمترین عامل تاثیرگذار در تعیین میزان این نوع مالیات، طبقهای است که فرد وارث در آن قرار دارد. سه طبقه مورد نظر بهصورت زیر هستند:
طبقه اول: پدر، مادر، زن، شوهر، اولاد و اولاد اولاد
طبقه دوم: اجداد، برادر، خواهر و اولاد آنها
طبقه سوم: عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آنها
براساس ماده ۱۷ قانون مالیاتهای مستقیم سال ۱۳۹۵، طبق این ماده ابتدا اموال باقی مانده فرد فوت شده دستهبندی خواهد شد و سپس براساس گروه و دسته مربوطه به آن مالیات تعلق خواهد گرفت.
کمترین درصد مالیات بر ارث متعلق به طبقه اول بوده و درصد این مالیات برای این طبقه بهصورت زیر خواهد بود. این درصد برای طبقات بعدی به ترتیب دو و چهار برابر میشود.
وسایل نقلیه موتوری هوایی، زمینی و دریایی (۲ درصد)
حقالامتیاز و سایر حقوق مالی (۱۰ درصد)
املاک و حق واگذاری محل ۱.۵ برابر نرخهای ماده ۵۹
سپرده بانکی، انواع اوراق بهادار و سود متعلق به آنها (۳ درصد)
سهام، سهمالشرکه و حق تقدم آنها ۱.۵ برابر نرخهای ماده ۱۴۳
اموال متوفای ایرانی خارج از کشور (۱۰ درصد)
برخی اموال معاف از مالیات بر ارث
وجوه بازنشستگی، وظیفه و پسانداز خدمت و مزایای پایان خدمت، مطالبات مربوط به خسارت اخراج، بازخرید خدمت و مرخصی استحقاقی استفاده نشده
اثاثیه منزل متوفی
وجوه پرداختی توسط موسسات بیمه مانند بیمه عمر، خسارت فوت، دیه
اموال سازمانهای دولتی و وزارتخانههایی که بودجه آنها متعلق به دولت است.
اموال شهرداریها
اموالی که مالک خاص ندارند یا بلاعوض در اختیار افراد مذکور در بند ۴ قرار میگیرد.
یکی از مهمترین مسائلی که پس از فوت همسر به وجود میآید، مبحث مهریه و نحوه پرداخت آن است.
مهریه مالی است که قابلیت تملک داشته باشد و در عقد نکاح، مرد تعهد میکند که به زوجه بپردازد. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع پرداختمهریه در عقد موقت میپردازیم.
پرداختمهریه در عقد موقت ثبت شده
عقد موقت هم میتواند در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق به ثبت برسد و میزان مهریه در آن مکتوب شود و هم میتواند بین خود خانم و آقا صیغه محرمیت خوانده شود.
در صورتیکه در دفاتر ازدواج، عقد صورت گیرد، صیغهنامهای به خانم و آقا داده میشود که سند رسمی محسوب میشود. اگر خانم قصد مطالبه مهریه خود را داشته باشد میتواند به دادگاه مراجعه کند و با ارائه مدارک شناسایی و صیغهنامه رسمی برای مطالبه مهریه در عقد موقت اقدام کند.
در صورتیکه مبلغ مهریه خانم بیست میلیون تومان یا کمتر بود باید به شورای حل اختلاف مراجعه کند. در صورتیکه ارزش مهریه بیشتر از بیست میلیون تومان بود باید به دادگاه مراجعه کند.
مهریه در ازدواج موقتی که به ثبت نرسیده
مهریه در عقد موقت برای زمانیکه خود خانم و آقا صیغه محرمیت را بین هم جاری کردهاند متفاوت است.
در این زمان هم باید مهریه حتما مشخص شود وگرنه که عقد باطل است. ولی چون صیغهنامهای وجود ندارد، خانم مدرکی برای ارائه به دادگاه و مطالبه مهریه خود ندارد.
آیا در این شرایط خانم میتواند مهریه خود را دریافت کند؟
بله خانم باید به دادگاه مراجعه کند و از طریق شهادت شهود (دو مرد یا یک مرد و دو زن باید شهادت دهند) یا با اقرار خود آقا عقد را اثبات کند. در اینصورت اگر باز هم مقدار مهریه کمتر از بیست میلیون تومان بود باید به شورای حل اختلاف مراجعه کند.
مهریه پس از مرگ شوهر در عقد موقت
برخلاف عقد دائم هرگاه میزان مهریه مشخص نشود، عقد موقت باطل به حساب میآید. پس حتما در زمان عقد موقت باید مهریه و میزان آن مشخص باشد.
اگر نزدیکی انجام شده باشد مرد باید کل مهریه و در صورت عدم نزدیکی نصف مهریه را بپردازد. اگر مهریه قبل از فوت پرداخت نشده باشد، بعد از فوت همسر از بین نمیرود. بلکه جزو دیون متوفی محسوب میشود و زوجه میتواند از اموال او توقیف نماید. زیرا مهریه حقی است که با مردن از بین نمیرود.
رئیس پلیس فتا تهران نسبت به کلاهبرداری مجرمان سایبری در آستانه فرا رسیدن شب یلدا هشدار داد.
از جمله مهمترین جرایم مالی و جرایم علیه اموال، جرم کلاهبرداری است. مالباختگان زیادی با روشهای مختلف توسط کلاهبرداران فریب خوردهاند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع کلاهبرداری به بهانه شب یلدا میپردازیم.
هشدار رئیس پلیس فتا
همزمان با فرارسیدن شب یلدا رئیس پلیس فتا تهران طبق اطلاعیهای اعلام کرده است؛ پیامهایی که حاوی لینکهای ناشناس با عناوین مختلف تسلیت و تبریک به مناسبتهای خاص از جمله شب یلدا و غیره برای کاربران ارسال شده است را باز نکنند؛ چرا که برخی از این پیامها شامل تصاویر متحرک است. اما ممکن است سودجویان با ایجاد لینکهای آلوده به بدافزار، تلفن همراه را آلوده و به تمامی اطلاعات خصوصی شهروندان دسترسی پیدا کنند.
به گفته رئیس پلیس فتا کاربران از بازکردن هر نوع لینک ناشناس خودداری کنند.
وی به فرصت طلبی مجرمان درخصوص کلاهبرداری از شهروندان در پوشش تخفیفهای شب یلدا از جمله بسته اینترنت و قرعهکشی اشاره کرد و گفت: افراد سودجو برخی از کالاها یا خدمات مرتبط با شب یلدا را با قیمتی بسیار پایین آگهی کرده و تحت عناوین مختلف از جمله حراج ویژه یلدا از شهروندان کلاهبرداری میکنند.
وی افزود: لازم است کاربران حتما از سایتهای معتبر و مجاز خریداری کنند. در صورت سفارش کالا تسویه حساب را در محل و پس از رویت و اطمینان از اصالت کالای سفارش داده شده انجام دهند.
رئیس پلیس فتا تهران تصریح کرد: در مواردی دیده شده که کلاهبرداران و افراد سودجو به بهانه برنده شدن در قرعهکشی، فروش بسته اینترنت ویژه، تخفیف و غیره از اطلاعات کارت بانکی و اطلاعات هویتی کاربران سوءاستفاده میکنند. لازم است شهروندان هوشیاری داشته باشند و به هیچ عنوان فریب تبلیغات و وعدههای دروغین فضای مجازی را نخورند.
هر نوع تخفیفی باید از سوی اپراتورهای تلفن همراه یا شرکتهای خدمات دهنده اینترنت ارائه شود. همچنین باید در سایت آنها یا رسانههای رسمی اطلاع رسانی شده باشد.
مجازات جرم کلاهبرداری
طبق ماده یک قانون مجازات اسلامی مجازات جرم کلاهبرداری حبس از ۱ تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است. همچنین کلاهبردار باید اصل مال را به صاحبش برگرداند.
مجازات قتل عمد اصالتا قصاص است. اما همیشه اینطور نیست، یعنی در برخی موارد صرف ارتکاب قتل عمد قاتل قصاص نمیشود.
در برخی موارد، هر چند ارکان جرم قتل و شرایط تحقق آن کاملا وجود دارد اما قاتل قصاص نمیشود. شرایط و موانع قانونی مسئولیت کیفری که موجب عدم قصاص قاتل مرتکب قتل عمد میشود بر اساس منابع شرعی و قانونی، تعریف شده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع شرایط عدم قصاص قاتل میپردازیم.
قتل عمدی که در مقام دفاع مشروع ارتکاب مییابد
نکته حائز اهمیت آن است که هرگونه مقاومتی را نمیتوان دفاع مشروع دانست و در مقابل فرد مضروب یا مقتول به آن استناد کرد. بلکه توسل به دفاع مشروع طبق ماده ۱۵۶ قانون مجازات اسلامی منوط به حصول شرایط ذیل است. از طرفی قانونگذار در این ماده دفاع از دیگری را هم با حصول شرایطی مجاز دانسته و جنبه قانونی به آن داده است.
قتل عمد مرد اجنبی که با همسر فردی در حال زنا باشند
در بند ث ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی در خصوص معافیت از قصاص مردی است که همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده میکند، موارد زیر گفته شده است.
این حق تنها برای شوهر زن اختصاص داده شده است.
اگر مرد، همسر خود با مرد اجنبی را در حال زنا باهم مشاهده کند و صرفا شنیدن خبر کافی نیست.
قاتل باید آنان را در همان حال زنا به قتل برساند و اگر بعد از فراغت از زنا به قتل برساند، این قتل موجب قصاص خواهد بود.
مرد علم به تمکین زن خود داشته باشد. در واقع علم داشته باشد که همسرش با رضایت به این کار تن داده است.
قاتل پدر یا جد پدری مقتول باشد
بر اساس ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، قصاص در صورتی انجام میشود که قاتل، پدر یا از اجداد پدری مقتول نباشد.
قاتل دیوانه یا نابالغ باشد
همچنین هرگاه دیوانه یا نابالغی عمدا کسی را بکشد خطا محسوب شده و قصاص نمیشود. بلکه باید عاقله آنها دیه قتل خطا را به ورثه مقتول بدهند.
مقتول دیوانه باشد
همچنین در ادامه ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی تاکید شده است که «قصاص در صورتی ثابت میشود که مقتول عاقل باشد.»
قاتل مست باشد
بر اساس ماده ۳۰۷ قانون مجازات اسلامی، ارتکاب جنایت در حال مستی و عدم تعادل روانی در اثر مصرف مواد مخدر، روانگردان و مانند آنها، موجب قصاص است.
مگر اینکه ثابت شود بر اثر مستی و عدم تعادل روانی، مرتکب کاملا بیاختیار بوده است که در اینصورت، علاوه بر دیه به مجازات تعزیری مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم میشود.
هر گاه کسی در حال خواب یا بیهوشی شخصی را بکشد
هرگاه کسی در حال خواب یا بیهوشی شخصی را بکشد، خطای محض بوده و بر اساس بند الف ماده ۲۹۲ قانون مجازات اسلامی قصاص نمیشود و فقط به دیه قتل به ورثه مقتول محکوم میشود.
قاتل مسلمان و مقتول غیرمسلمان باشد
بر اساس تبصره ۲ ماده ۳۱۰ ، اگر مقتول غیرمسلمان باشد و قاتل پیش از اجرای قصاص، مسلمان شود، قصاص ساقط و علاوه بر پرداخت دیه به مجازات تعزیری مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات»، محکوم میشود.
در قانون مدنی احکامی وجود دارد که به وصیتکننده این امکان را میدهد تا انجام امر یا اموری را بعد از مرگ خود به عهده دیگران بگذارد.
نوشتن وصیت نامه امری اختیاری است. هر فرد میتواند با توجه به اموال و امورات شرعی و شخصی خود دست به تنظیم وصیت نامه بزند. اگر چه هر شخص میتواند بارها وصیت کند و مفاد وصیت نامه را تغییر دهد. اما بر طبق قانون، آخرین وصیت که نزدیکترین تاریخ به فوت شخص را دارد، ملاک قرار خواهد گرفت. وصیت نامه توصیه و سفارشی است که از سوی متوفی به بازماندگان شده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نکات مهم در تنظیم وصیت نامه میپردازیم.
محروم کردن ورثه از ارث در وصیت نامه
اگر شما قصد دارید یکی از وراث را از ارثیه محروم کنید باید این را بدانید که از لحاظ قانونی به هیچ وجه نمیتوانید این کار را کنید.
حتی اگر این وصیت نامه چند شاهد نیز داشته باشد اصلا از لحاظ قانونی و شرعی اعتبار نخواهد داشت، و وراث همچنان از سهمالارث خود از لحاظ قانونی برخوردارند.
عدم نوشتن چند وصیت نامه
یکی از بیشترین دعاوی وراث این است که متوفی چند وصیت نامه نوشته است. شما باید این را بدانید که نوشتن چند وصیت نامه بهطور کلی غیر معتبر است. قانون طبق وصیت نامه آخری که شما نوشتهاید عمل میکند. در صورتیکه وصیت کننده وصیت دومی بر وصیت اول خود صادر کند، وصیت اول باطل است.
تنظیم وصیت نامه شفاهی
وصیت شفاهی در مراجع قانونی پذیرفته نمیشود و با شهادت نمیتوان آن را اثبات کرد. مگر در موارد اضطراری یا موردی که اشخاص ذینفع در ترکه به صحت وصیت اقرار نمایند.
مهر و اثر انگشت در وصیت نامه
مهر و اثر انگشت وصیت کننده جایگزین امضای او نمیشود و وصیت نامه خودنوشت یا سری را کامل نمیکند.
اعتبار وصیت نامه
اعتبار وصیت نامه مقید به زمان نیست و مهلت خاصی برای انجام آن تعیین نشده است.
وصیت نامه مردد و مجهول باطل است
وصیت نامهای که بهصورت قانونی نوشته نشده باشد و در آن ابهاماتی وجود داشته باشد آن وصیت نامه باطل است.
نداشتن وراث
شخصی که وراث ندارد میتواند تمام اموال خود را وصیت کند.
پرداخت بدهی در وصیت نامه
اگر وصیت کننده به پرداخت بدهی خود وصیت کند، چنین وصیتی محدود به ثلث اموال او نیست، زیرا پرداخت دین مقدم بر حقوق ورثه است.
وصیت برای بچه به دنیا نیامده
وصیت برای بچهای که به دنیا نیامده است صحیح است، مشروط بر آنکه زنده متولد شود.
محدوده وصیت نامه اموال
طبق ماده ۸۴۳ قانون مدنی: شما تنها میتوانید تا یک سوم اموالتان را به هرشخصی که بخواهید بدهید وصیت کنید. اگر وصیت کننده نسبت به بیشتر از یک سوم اموال خود را وصیت کند، این وصیت به شرطی صحیح است که ورثه میزان اضافه بر یک سوم را اجازه کنند.
حضانت فرزند طبق وصیت
در وصیت نامه نمیتوانید حضانت فرزند را به شخص دیگری واگذار کنید. طبق قانون در صورت فوت یکی از زوجین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود.
پذیرش وصیت الزامی نیست
پذیرش وصیت الزامی نیست و تا قبل از فوت وصیتکننده، وصی میتواند وصیت را رد کند. اما بعداز فوت وی، امکان رد وجود ندارد و تکلیفی است که بر عهده وصی قرار گرفته است.
آثار حقوقی تنظیم وصیت نامه
اگر مورث در زمان حیات خود، مالی را به یکی از ورثه دهد، این مال ارث محسوب نمیشود. زیرا آثار حقوقی وصیت نامه بعد از فوت فرد مشخص میشود و برای همین، وصیتکننده تا لحظه مرگ میتواند وصیت خود را تغییر دهد.
دعوای بین موجر و مستاجر دعوایی است که تمامی ندارد و در بسیاری از دادگاهها و شوراهای حل اختلاف روزانه شاهد این گونه پروندهها هستیم.
پس ندادن پول پیش، دیرکرد اجارهبها و غیره از جمله موضوعاتی هستند که موجر و مستاجر را به دادگاه میکشاند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نحوه شکایت از صاحبخانه میپردازیم.
در بعضی از مواقع مستاجر اجارهبها را سر موعد مقرر پرداخت نمیکند یا به ملک اجاره شده صدماتی وارد میکند. همچنین پس از پایان موعد اجارهنامه، ملک را تخلیه نمیکند. در این گونه موارد موجر حق دارد از مستاجر به خاطر دلایل ذکر شده، شکایت کند و خسارت وارد را بر اساس حکم قاضی دریافت نماید.
اما گاهی اوقات مالک، مستاجر را اذیت میکند و حق او را پرداخت نمیکند. در این گونه موارد که شامل پرداخت نکردن ودیعه (پول پیش) یا پرداخت نکردن هزینههایی که مستاجر برای ملک انجام داده و غیره میشود، مستاجر میتواند از مالک شکایت کند.
نحوه شکایت از صاحبخانه
در صورتیکه مالک پول پیش را پرداخت نمیکند، اگر پول پیش کمتر از ۲۰ میلیون تومان باشد، باید به شوراهای حل اختلاف مراجعه کنید. از مالک شکایت کنید و پول پیش را با توجه به حکم قاضی دریافت کنید. اگر مبلغ بیش از ۲۰ میلیون تومان باشد و مالک آن را پرداخت نکند، مستاجر میتواند برای دریافت پول پیش از راه قانونی به دادگاه حقوقی مراجعه کرده و از مالک شکایت نماید.
مراحل شکایت از صاحبخانه
برای شکایت از صاحبخانه میتوانید مراحل زیر را طی کنید تا به نتیجه برسید:
تنظیم اظهارنامه در دفاتر خدمات قضایی
دادخواست تامین دلیل( تامین دلیل عبارت است از محافظت دلایل موجود برای امکان استفاده از آن در آینده.)
تنظیم دعوی برگرداندن پول پیش به انضمام خسارات وارد شده
جریمه پس ندادن پول پیش
مبلغ رهنی که توسط مستاجر به موجر داده شده است، پس از اتمام قرارداد بایستی بهصورت تمام و کمال به مستاجر مسترد شود.
اما چنانچه در قرارداد قابل تهاتر بودن تصریح شده باشد، موجر میتواند مبالغ بدهیهای آبونمان یا اجارهبهای عقبافتاده را از مبلغ رهن کسر کند. مابقی را به مستاجر پرداخت نماید.
چنانچه موجر پس از اتمام قرارداد از پس دادن پول پیش سرباز زند، مستاجر بایستی ابتدا با تنظیم اظهارنامه مبلغ پول پیش را در زمان مشخص مطالبه کند.
سپس چنانچه موجر مبلغ ودیعه را پس نداد. مستاجر میتواند بر اساس مقدار پول رهن با مراجعه به شوراهای حل اختلاف یا دادگاه محل سکونت موجر، استرداد مبلغ رهن را درخواست نماید.
همچنین مستاجر در چنین مواردی علاوه بر دریافت مبلغ پول پیش میتواند جریمه یا خسارت تاخیر در برگرداندن پول پیش را نیز از مالک دریافت نماید.
شکایت کیفری از موجر به دلیل مزاحمت
در مواردی همچون عدم اجازه ورود مستاجر به ملک به علت تاخیر در پرداخت اجاره، که موجر مزاحمتهایی را برای مستاجر ایجاد مینماید، مستاجر میتواند طرح شکایت نماید.
اصولا هر چیزی که از آن استفاده میشود در اثر تکرر و استهلاک ممکن است، نیاز به تعمیر یا تغییر داشته باشد. ساختمان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
زندگی در مجتمعهای مسکونی، بدون وجود قانون و رعایت آن توسط اعضای یک ساختمان امکانپذیر نیست. به همین دلیل قانون دست به کار شده و برای حل مشکلات آپارتماننشینها ماده و تبصره تعیین کرده است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع نکات حقوقی تعمیرات در آپارتمان میپردازیم.
تعمیر و جبران خسارات خرابی در آپارتمان
در هنگام تعمیر یا بازسازی واحد آپارتمان ممکن است مزاحمتی از باب جابهجایی مصالح و نخالههای ساختمانی، عبور و مرور کارگران و سر و صدای ناشی از تخریب و عملیات ساختمانی برای همسایگان ایجاد شود.
در صورت بروز رویدادهای از این قبیل قانونگذار موارد زیر را پیشبینی کرده است.
منطبق با ماده ۱۳۲ قانون مدنی:« کسی نمیتواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم ضرر رساندن به همسایه شود. مگر تصرفی که به قدر متعارف و برای رفع حاجت و رفع ضرر از خود باشد.»
بنابراین مالک میتواند آپارتمان و ملک خود را تعمیر کند. اگر این تعمیر باعث ایجاد مزاحمتهایی از قبیل آنچه در بالا گفته شد نباشد مالک محدودیتی در ملک خود ندارد.
اما اگر تعمیرات و بازسازی ساختمان باعث ایجاد مزاحمت شد در این بین ۲ نکته اهمیت پیدا میکند.
نکته اول این است که این تعمیرات و بازسازی ضروری باشد. بدین معنی که اگر خرابی یا کهنگی آپارتمان به ترتیبی بود که امکان استفاده از حق مالکیت و راحتی و آسایش مالک را مختل کرده باشد وی از نظر حقوقی و قانونی اجازه تعمیر آپارتمان خود را دارد.
اما در انجام این تعمیرات نکته مهم دیگری را که باید در نظر گرفت آن است که انجام این تعمیرات و تبعات ناشی از آن برای همسایگان بیش از حد متعارف نباشد.
همچنین طولانی شدن زمان تعمیرات ساختمان به نحوی که معمول نیست از سایر مواردی است که خارج از میزان عرف است.
اگر تعمیرات ساختمان باعث ایجاد مزاحمتهایی بیشتر از عرف برای همسایگان شود آنها یا مدیریت ساختمان به نمایندگی از همسایهها میتواند به دلیل ایجاد مزاحمت از او شکایت کنند. در نهایت او را تحت عنوان جرم ایجاد مزاحمت مورد پیگیری قرار دهند.
تمامی زنان ۱۸ تا ۵۰ ساله سراسر کشور میتوانند از حمایتهای مقرر در قانون بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد بهرهمند شوند. برخورداری از این حمایتها نیازمند تأهل و سابقه بیمهپردازی نیست.
بیمه زنان خانهدار از جمله حمایتهایی است که به آسانی و در کوتاهترین زمان ممکن به زنان ارائه میشود. فرآیند ورود به جمع بیمهشدگان تأمین اجتماعی بر اساس این قانون به سادگی انجام میشود. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع بیمه شدن زنان خانه دار میپردازیم.
مشمولین این قانون تمامی زنان ۱۸ تا ۵۰ ساله هستند و در خصوص افراد بالای ۵۰ سال نیز میزان سابقه بیمهپردازی قبلی به حداکثر سن مورد نظر اضافه میشود.
از دیگر ویژگیهای خاص بیمه زنان خانهدار امکان انتخاب نرخ پرداخت حقبیمه و دستمزد بر مبنای پرداخت حقبیمه است.
نرخ پرداخت حقبیمه زنان خانهدار
نرخ پرداخت حقبیمه زنان خانهدار برای برخورداری از حمایتهای بازنشستگی ۱۲ درصد است. همچنین برای بازنشستگی و فوت(پرداخت مستمری به بازماندگان واجد شرایط) ۱۴ درصد و بازنشستگی، فوت و از کار افتادگی ۱۸ درصد است.
شایان ذکر است در مواردی که دستمزد انتخابی متقاضی بالاتر از حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار باشد، ضریب دستمزد انتخابی نسبت به حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار همواره در سنوات آتی رعایت میشود.
انتخابی بودن استفاده از خدمات درمانی از دیگر مزایای طرح بیمه زنان خانه دار است.
به عبارت دیگر در صورتیکه زنان متقاضی استفاده از این نوع بیمه تحت تکفل پدر، مادر یا همسر خود بوده و از این طریق از مزایای درمانی سازمان تأمین اجتماعی برخوردار باشند، نیازی به پرداخت حق سرانه درمان نیست.
در غیراینصورت میتوانند با پرداخت حق سرانه درمان مصوب، از خدمات درمانی طرف قرارداد سازمان تأمین اجتماعی نیز برخوردار شوند.
به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان تأمین اجتماعی، متقاضیان میتوانند بدون مراجعه حضوری به شعب تامین اجتماعی و با ورود به سامانه خدمات غیرحضوری سازمان تامین اجتماعی به آدرس اینترنتی www.es.tamin.ir نسبت به انعقاد قرارداد و پرداخت حق بیمه اقدام کنند.
گاهی ممکن است با وارد کردن شماره حساب اشتباهی در گوشی موبایل خود یا در عابربانک پولی را اشتباها به حساب شخص دیگری واریز کنید که هیچ نام و نشانی از او ندارید؛ دراین شرایط چگونه باید پول خود را پس بگیرید؟
جابهجا کردن پول از طریق تلفن همراه و با برنامههای بانکی، از طریق عابر بانک یا راههای مختلفی که به لطف فناوری برای بشر به وجود آمده است ما را از رفتوآمد به بانکها و ایستادن در صفهای طولانی آن نجات داده است. همچنین سرعت انتقال وجه را به طرز شگفتانگیزی افزایش داده است. اما این موهبت بزرگ یک نقص کوچک هم دارد. اینکه گاهی ممکن است با واردکردن شمارهحساب اشتباهی در گوشی موبایل خود یا در عابر بانک پولی را بهاشتباه به حساب شخص دیگری واریز کنید. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع واریز کردن اشتباه پول میپردازیم.
درخواست از بانک
کسی که به اشتباه پولی را به حساب دیگری واریز کرده است، برای پیگیری باید به بانک مربوطه مراجعه کند. وی باید درخواست کند تا بهنوعی بتواند با شخصی که پول به حساب او واریز شده تماس بگیرد.
در این شرایط معمولا شعبه بانک برای ارائه اطلاعات تماس با شما همکاری میکند. اما اگر شعبه به دلیل حفظ حریم خصوصی مشتریان حاضر به انجام این کار نشد، میتوانید از کارکنان بانک بخواهید خودشان با دریافتکننده وجه تماس بگیرند و درخواست استرداد (برگرداندن) پول کنند.
اجتناب فرد دریافتکننده پول از بازگرداندن آن
اما گاهی بعد از واریز اشتباه پول به حساب دیگری، شخص دریافتکننده پول، از استرداد مبلغ اجتناب میکند. در این شرایط لازم است پیگیری قضایی انجام شود.
قانون چه میگوید؟
ماده ۳۰۱ قانون مدنی بیان میکند: کسی که بهطور عمد یا به اشتباه چیزی را که مستحق نبوده، دریافت کند، ملزم است که آن را به مالک تسلیم کند.
همچنین ماده ۳۰۳ این قانون نیز عنوان میکند. کسی که مالی را زمانیکه مستحق نبوده دریافت کرده است، ضامن اصل مال و منافع آن است.
بنابراین، شخص مالباخته میتواند با مراجعه به شورای حل اختلاف یا دادگاه، با استناد به فیشهای واریزی، نسبت به پس گرفتن وجه خود اقدام کند.
تا زمانیکه این فرایند طی شود، اگر دریافتکننده پول اقدام به برداشت وجه از حساب خود یا بخشی از مبلغ را خرج کند، احتمالا به خیانتدرامانت متهم میشود. تصمیم در این مورد به عهده قاضی دادگاه است.
اثبات بر عهده کیست؟
اگر فردی بهاشتباه مبلغی را برای کسی کارت به کارت کند و برای پس گرفتن آن به مراجع قضایی مراجعه کند، اثبات وقوع اشتباه و عدم بدهی وی به آن فرد، بر عهده شخصی است که مبلغ را اشتباه واریز کرده است.
رانندگی بدون گواهینامه حتی اگر منجر به تصادف نشود، جرم است و مجازات در پی دارد. اگر گواهینامه نداشته باشید و تصادف کنید، این مجازات تشدید میشود.
در تصادفات صرف نداشتن گواهینامه موجب مقصر بودن راننده نیست. آنچه در تعیین مقصر حادثه اثرگذار است وجود رابطه بین وقوع حادثه و خطای راننده است که این رابطه باید مستقیم باشد. یعنی اگر آن علت وجود نداشت، حادثه هم به وجود نمیآمد. مقصر حادثه را طبق قوانین راهنمایی و رانندگی، کارشناسان تعیین میکنند. حال اگر طبق قوانین مقصر نبودیم و علت وقوع جرم، طرف مقابل بود، تنها جرم ما رانندگی بدون گواهینامه است. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع بیمه راننده بی گواهینامه میپردازیم.
اگر کسی در حادثه رانندگی گواهینامه نداشته باشد، چنانچه علت وقوع حادثه بیاحتیاطی یا بیمبالاتی طرف مقابل باشد، او به علت نداشتن گواهینامه مقصر قلمداد نمیشود. هر چند از حیث اینکه فاقد گواهینامه بوده قابل تعقیب و مجازات است.
مجازات راننده بی گواهینامه
مجازات رانندگی بدون گواهینامه برای بار اول به حبس تعزیری تا دو ماه یا جزای نقدی تا صدهزار تومان یا هر دو مجازات است. در صورت ارتکاب مجدد به ۲ تا ۶ ماه حبس محکوم خواهد شد.
چنانچه فرد بدون گواهینامه مقصر حادثهای باشد به عبارت دیگر بیاحتیاطی یا بیمبالاتی یا عدم رعایت نظامات دولتی یا عدم مهارت وی علت تصادفی باشد که منجر به صدمات بدنی شود، دادگاه مکلف است مجازات وی را تشدید کند و میتواند وی را برای مدت یک تا پنج سال از حق رانندگی محروم کند.
بیمه راننده بی گواهینامه
اگر در حوادث رانندگی، راننده فوت کند و گواهینامه مرتبط نداشته باشد آیا مشمول موضوع بند ب ماده ۱۱۵ قانون برنامه پنج ساله توسعه میشود یا خیر؟
در پاسخ به این سوال باید گفت رانندهای که گواهینامه مرتبط رانندگی ندارد از شمول بند ب ماده ۱۱۵ قانون مذکور خارج است. یعنی بیمه به وی تعلق نمیگیرد.
بر اساس بند ب ماده ۱۱۵ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران وزارت امور اقتصادی و دارائی مکلف است نسبت به بیمه شخص ثالث در مورد راننده همچون سرنشین بیمه شخص ثالث اعمال نماید.
مطابق با قانون برای توقیف آپارتمان مسکونی بابت مهریه نظرات متعددی وجود دارد.
اگر زن و شوهر با یکدیگر دعوا کنند و زوجه تقاضای دریافت مهریهاش را داشته باشد مرد باید مهریه را به او پرداخت کند. در همین راستا یکی از سوالاتی که پیش میآید این است که آیا میتوان آپارتمان مسکونی را بابت مهریه توقیف کرد یا خیر؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع توقیف آپارتمان برای مهریه میپردازیم.
توقیف آپارتمان به معنای توقیف اموال است. در قانون آمده است که توقیف آپارتمان یا منزل مسکونی در مرحله تامین خواسته یا همان توقیف اموال بلامانع است.
اما زوج میتواند نسبت به توقیف اموال اعتراض کرده و به عنوان مستثنیات دین برای رفع آنها از دادگاه تقاضا کند.
مطابق با آنچه که در قانون ذکر شده است رویههای متعددی در این باره میان قضات وجود دارد و گاهی اوقات اموال توقیف نمیشوند.
اما در صورتیکه منزل توقیف شود میتوان نسبت به توقیف آن اعتراض کرد.
مراحل توقیف اموال برای مهریه زن برای مطالبه مهریه خود میتواند از طریق اجرای ثبت اسناد رسمی یا دادگاه اقدام کند.
در صورت مراجعه به اجرای ثبت اسناد رسمی این امکان وجود دارد تا از اموال قابل توقیف شوهر استعلام گرفته شود.
مرجع صالح دیگر برای این مطالبه، دادگاه خانواده است. زن میتواند در دادخواست مهریه، تقاضای توقیف اموال مانند توقیف منزل مسکونی برای مهریه، هزینه حقالوکاله وکیل و هزینه تمبر را به دادگاه خانواده ارائه دهد.
اگر در موردی وی توانایی پرداخت هزینه دادرسی را نداشته باشد، این امکان وجود دارد که وی دادخواست اعسار (ناتوان از پرداخت) را به دادگاه خانواده تسلیم کند.
دادخواست اعسار زن در دادگاه بررسی و در صورت اثبات اعسار، وی از پرداخت هزینه دادرسی معاف میشود.
در صورتی که دختری پس از فوت پدرش ازدواج کند، باید به قانون مراجعه کرده و احکام مربوط به آن را بداند.
ازدواج از جمله مقولههای مهم و سرنوشتساز زندگی هر فردی است. اما در این میان دختران جوان به دلیل حساسیت بالا و درگیری با احساسات فراوان خود، ممکن است جهت انتخاب همسر نتوانند تصمیمی صحیح و از روی عقل و منطق بگیرند. از این رو جهت ازدواج به اجازه نیاز دارند. اما سوالی که پیش میآید آن است که تکلیف ازدواج دختر در صورت فوت پدر یا جد پدری چیست؟ در این مطلب از مجله دلتا به موضوع ازدواج دختر در صورت فوت پدر میپردازیم.
در صورت فوت پدر اجازه ازدواج دختر با کیست؟
از جمله احکامی که برای حفظ حریم خانوادهها و پایداری ازدواج مطرح شده است، اذن پدر برای ازدواج دختر است.
به این معنا که از نظر قانونگذار، دختران به جهت احساساتی بودن ممکن است نتوانند انتخاب درستی داشته باشند. بنابراین برای ازدواج اذن پدر یا جد پدری را شرط قرار دادهاند.
البته همین نگاه، باعث میشود که حق تصمیمگیری پدر در خصوص ازدواج دخترش، نوعی وظیفه نیز باشد.
به این صورت که وی وظیفه دارد مصلحت و صلاح دختر را در خصوص ازدواج در نظر بگیرد.
بنابراین، در عین حال که میتواند مانع ازدواج دخترش با یک فرد نامناسب شود، اجازه و امکان جلوگیری از ازدواج دختر با یک شخص مناسب را ندارد. در چنین مواردی، دختران میتوانند با مراجعه به دادگاه، حکم ازدواج را از مقام قضایی دریافت کرده و نارضایتی پدر را بیاثر کنند.
شرایط ازدواج دختر در صورت فوت پدر
اجازه ازدواج دختر بعد از فوت پدر در اولین مرحله، به عهده پدربزرگ پدری (پدر پدر) است.
همچنین ذکر این نکته نیز قابل توجه است که تنها رضایت قلبی پدر یا جد پدری کافی نیست. ایشان برای ازدواج دختر باید در دفترخانه ثبت ازدواج و طلاق حضور یابند.
توجه کنید که در واقع ازدواج دختر در صورت فوت پدر و جد پدری به اجازه فرد دیگری همچون مادر، برادر، پدربزرگ مادری، عمو و غیره نیاز ندارد. در این موارد حتی نیازی به اجازه دادگاه نیز برای ازدواج نیست.
در چنین مواردی که پدر و جد پدری دختر فوت شدهاند تنها کافیست مدارک لازم را برای ثبت ازدواج به همراه داشته باشند.
به این ترتیب، طرفین برای ثبت ازدواج، همراه با گواهی فوت پدر و جد پدری به همراه دیگر مدارکی که برای ثبت ازدواج نیاز است بایستی در دفترخانه ثبت ازدواج و طلاق حاضر شده و تقاضای ثبت ازدواج کنند تا در صورت وجود نداشتن دیگر موانع قانونی ازدواج، به راحتی ازدواجشان را ثبت رسمی کنند.
امروزه بنا به دلایل متعددی آمار طلاق در جامعه بالا رفته است. یکی از اصلیترین مشکلاتی که گاهی زوجین هنگام مراجعه به وکیل طلاق یا مشاورین حقوقی بیان میکنند تاثیر نامطلوب دخالت دیگران در زندگی آنهاست.
شاید یکی از علتهای اصلی تاثیر دخالت دیگران به خصوص خانواده طرفین در زندگی آنها در جامعهای مثل کشور ما، وابستگی فرزندان به خانوادهها و حتی اختلالات و مشکلات شخصیتی زوجین مثل اعتماد به نفس پایین یا عدم توانایی تصمیمگیری و در نتیجه آن افشای تمام مسائل و مشکلات پیش آمده در زندگی مشترک برای والدین خود و تاثیرپذیری از آنهاست. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع دخالت در زندگی دیگران میپردازیم.
دخالت در زندگی دیگران جرم است؟
شکی نیست که اگر اشخاص با نیتهای خیرخواهانه سعی در کمک به نزدیکان خود داشته و بخواهند آنها را راهنمایی کنند بهتر است زوجین، آنها را بشنوند. در ادامه اگر به نظرشان موثر در بهبود وضعیت زندگی مشترک هست از آنها استفاده کنند.
اما مشکل زمانی به وجود میآید که این اظهار نظرات از حدود متعارف بگذرد. در نهایت تبدیل به دخالتهای نا به جایی شود که زندگی مشترک افراد را به نابودی بکشاند.
در این مواقع گاهی برای زوجین این سوال به وجود میآید. آیا میتوان اقدام به شکایت از این افراد با عنوان دخالت در زندگی دیگران نمود؟
به عبارت دیگر آیا دخالت در زندگی دیگران جرم است؟ در پاسخ باید گفت که خیر.
مطابق ماده ۲ قانون مجازات اسلامی هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب میشود.
و در هیچ یک از قوانین کیفری ما برای دخالت در زندگی اشخاص حتی اگر منجر به طلاق شود مجازاتی تعیین نشده است.
اساسا این عمل جرمانگاری نشده است. نهایتا اگر در راستای این دخالت، شخص اقدام به توهین یا افترا یا رفتارهایی از قبیل مزاحمت تلفنی نموده باشد شاید بتوان با عنوان مجرمانه مستقلی که در قانون جرمانگاری شده باشد اقدام به شکایت از آنها نمود.
در هر صورت صرف دخالت و اظهارنظر اشخاصی نظیر والدین، خواهر و برادر و دوستان جرم محسوب نمیشود. نمیتوان با این عنوان اقدام به شکایت و پیگیری کیفری نمود.
قوانین راهنمایی و رانندگی نکات متعددی دارد که هر رانندهای باید درباره آنها آگاهی داشته باشد اما بسیاری از افراد از قوانین راهنمایی و رانندگی بیاطلاع هستند.
گاهی در شرایطی خاص، مامورین راهنمایی و رانندگی اقدام به توقیف یک خودرو نموده و آن خودرو را به پارکینگ انتقال میدهند. توقیف خودرو توسط مامورین راهنمایی رانندگی از شرایط و ضوابط خاصی تبعیت کرده که در قوانین و آییننامههای مصوب مشخص گردیده و بنابراین مامورین نمیتوانند در خارج از این موارد، اقدام به توقیف خودرو نمایند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع انتقال خودرو به پارکینگ میپردازیم.
توقیف خودرو
موارد توقیف خودرو بهطور کلی به موجب ماده ۶ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مشخص گردیده است که طبق آن: «ماموران راهنمایی و رانندگی به جز در موارد قانونی و موارد تصادفات منجر به جرح و قتل مجاز به توقیف وسیله نقلیه موتوری نیستند.»
علاوهبر این ماده قانونی، برخی از قوانین و آییننامههای موجود نیز به بیان موارد توقیف خودرو پرداختهاند.
به نحوی که باید گفت در خارج از چهارچوب این موارد، توقیف خودرو برای هیچ مقامی امکانپذیر نیست.
آیا نداشتن مدارک منجر به انتقال خودرو به پارکینگ میشود؟
برخلاف باور عمومی به همراه نداشتن مدارک خودرو دلیلی بر انتقال آن به پارکینگ نیست.
اگرچه رانندگان مکلف هستند گواهینامه، کارت خودرو، بیمه و معاینه فنی را به همراه داشته باشند اما به همراه نداشتن این مدارک، دلیلی برای انتقال خودرو به پارکینگ نیست.
مطابق ماده ۹ قانون تخلفات راهنمایی و رانندگی، چنانچه یکی از مدارک فوق یا شناسنامه یا حتی یک کارت شناسایی معتبر، به همراه راننده باشد ماموران مکلف هستند بدون توقف خودرو، مدرک مزبور را اخذ و رسید ارائه دهند.
البته راننده هم میتواند پس از مدتی سایر مدارک را به اداره راهنمایی و رانندگی ارائه دهد و مدرک خود را مسترد کند.
حتی ماموران مکلف هستند اگر راننده ساکن شهر دیگری باشد، ظرف ۴۸ ساعت مدرک اخذ شده را به راهنمایی و رانندگی محل اقامت راننده ارسال کنند.
زمانیکه یک زن و یک مرد به عقد یکدیگر در میآیند، مال معین شدهای را طبق توافق طرفین ضمن عقد برای زن در نظر میگیرند که مالکیت آن در اختیار زن بوده و هر گاه که بخواهد میتواند آن را طلب کند.
آشنایی با قوانین مهریه طبق توافق طرفین ضمن عقد، تفاوتهای مهریه عندالمطالبه و مهریه عندالاستطاعه، قوانین جدید مهریه، مهریه تا چند سکه قابل اجرا و مجازست، آخرین وضعیت مراحل اجرا گذاشتن مهریه از مواردی مهم هستند که لازم است زوجین از آنها اطلاع داشته باشند. در این مطلب از مجله دلتا به موضوع قوانین جدید مهریه میپردازیم.
ویژگیها و آثار مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه
عندالمطالبه بودن مهریه: به این معنی است که به محض امضای عقدنامه، زن اگر بخواهد میتواند با مراجعه به محاکم و دادگاههای خانواده یا مراجعه به اجرای ثبت بخواهد که مرد مهر یا قسمتی از مهریه را بپردازد.
عندالاستطاعه بودن مهریه: به این معنی است که زن زمانی میتواند مهریه خودش را مطالبه کند و مرد را ملزم به پرداخت آن کند که استطاعت پرداخت مهریه را به عهده زوج ببیند. یعنی مرد توان پرداخت داشته باشد. اگر توان پرداخت نداشته باشد زن این حق را نخواهد داشت.
قانون جدید مهریه در سال ۹۹ و ۱۴۰۰
در قانون جدید مهریه در سال ۹۹ برخی به اشتباه، گمان میکنند که اگر مهریه همسر مثلا ۵۰۰ سکه طلا باشد، مردان تنها ملزم به پرداخت ۱۱۰ سکه طلا خواهند بود.
در حالیکه قانون مهریه سال ۹۹ در جهت حبسزدایی و کمتر کردن آمار زندانیان مهریه در نظر گرفته میشود.
بدان معنی است که پس از مطالبه مهریه توسط زن، تنها تا سقف ۱۱۰ سکه، محکومیتهای مالی به همراه خواهد داشت.
یعنی زن میتواند تا سقف ۱۱۰ سکه طلا حکم جلب شوهر خود را از دادگاه بگیرد. اما مابقی مهریه نیز باید پرداخت شود.
مرد میتواند درخواست تقسیط (قسطبندی) بدهی را ارائه دهد. این مقدار تقسیط شده میتواند با تعیین میزان و شرایط اقساط توسط دادگاه، به زن پرداخت شود.
قوانین حاکم بر تعیین مهریه
مهریه باید مشروع (قانونی) باشد و ارزش داد و ستد اقتصادی داشته باشد.
زن باید بتواند مالک آن شود، یعنی مهریه باید قابل انتقال به وی باشد.
تعهد و الزام به انجام کاری توسط شوهر میتواند به عنوان مهریه زن در نظر گرفته شود.
عدم دسترسی به مهریه تعیین شده در زمان عقد، آن را باطل میکند.
اجازه مالک در لحاظ نمودن اموالی که به شوهر تعلق ندارد، به عنوان مهریه ضروری است.
مهریه باید قابل ارائه و تسلیم باشد. اگر زوج توانایی تسلیم آن را نداشته باشد اما زوجه قادر به تصاحب آن باشد، این مهریه نیز صحیح است.
باید میزان مهریه بهطور دقیق مشخص شود، وجود شک و شبهه یا تعیین چند چیز برای مهریه قابل استناد نیست.
آخرین وضعیت مراحل اجرا گذاشتن مهریه و توقیف فوری در ۱۴۰۰
توجه کنید مطابق بخشنامهای که توسط ریاست محترم قوه قضائیه صادر شده است کلیه محاکم ایران از پذیرش دادخواست مهریه در ابتدا بدون مراجعه قبلی به اداره ثبت منع شدهاند.
با این توضیح که چه وکیل مهریه داشته باشید یا خودتان به شخصه اقدام میکنید گام اول مراجعه به دفتر ازدواجی است که عقد آنجا ثبت رسمی شده است و در ادامه درخواست صدور اجراییه برای هر مقدار از مهریه.
در اینجا اولا میشود زوج را ممنوعالخروج کرد و ثانیا میتوان اموال او را درخواست توقیف داد و اگر اموالی نباشد و مشخصات را ندانید اداره مذکور از مراجعه ذی صلاح مثل راهور یا بانک استعلام میکند.